چراغها را خاموش کنید و بدون هیچ سانسور و ملاحظهای فیلم
چراغها را خاموش کنید و بدون هیچ سانسور و ملاحظهای فیلمهای مربوط به #غزه را ببینید، تا آخر هم ببینید.
جنازهها را ببینید، بچههای ترسیده را ببینید، مردهایی را ببینید که دارند تکهتکه جنازه فرزندانشان را از زیر خاک بیرون میکشند، جنازه زنهایی را ببینید که بچههاشان بالای سرشان نشستهاند و میلرزند. تصویر آن مردی را ببینید که نوزاد بدون سرش را بلند کرده و به دوربین نشان میدهد، فیلمی را ببینید که دختربچهای با ترس و گریه برای خواهر کوچکترش تعریف میکند که خودش جنازه مادرش را دیده که سر ندارد و از همه مهمتر تکان خوردن خبرنگاری را ببینید که روی صندلی نشسته است و زنده زنده میسوزد! به بوی کبابی که از سوختن جنازههای خانواده بلند میشود فکر کنید، به لختههای خونی که روی پیراهن میماند و برای شستن آن آبی وجود ندارد، به موهای سوخته فکر کنید که روزی با دست شانه میشدند، به صورتهای زیبایی که در مقابل محبوبشان متلاشی شدهاند، به جنازههای بدون خداحافظی، به نقش خون عزیزان که روی دیوارها شتکزده، به عروسکهای بیصاحب!
بعد تلفن همراهتان را خاموش کنید و در تاریکی یکییکی آدمهایی که دوست دارید را جای شخصیتهای این داستانها بگذارید. تصور کنید که جای آن پدر هستید یا آن مادر یا همکار آن خبرنگار یا آن همسری هستید که روی کفن همسرش مینویسد «نفسم و عمرم» و با انگشت این کار را روی زمین تمرین کنید. به جای آن بچهها تمرین کنید که خبر تکهتکه شدن عزیزانتان را چطور میخواهید به دیگران برسانید. به این فکر کنید که عزیزانی دارید که برای دفاع کردن از خودشان روی شما حساب کردهاند و هیچکاری از دستتان برنمیآید، به این فکر کنید که اگر جای آن پسر بچه بودید که شهادتین را در گوش برادر کوچکش میخواند چه احساسی داشتید؟
چیزی نیست، نترسید، این فقط یک تمرین است...
بیرحمانه بود، نه؟ حالا بروید و طور دیگری زندگی کنید و به خاطر داشته باشید در دنیایی که زور حرف اول را میزند، همه قوانین بشری در خدمت پول و قدرت است و برای تجاوز به هر انسان و خاکی بهانههای واهی مثل «سلاحهای کشتارجمعی عراق» -که هیچ وقت پیدا نشدند- کافی است. #سکوت راهحل مناسبی برای در امان بودن نیست.
#مقاومت #مقاومت_اسلامی #مرتضی_درخشان #فرهیختگان
https://farhikhtegandaily.com/news/204895/
جنازهها را ببینید، بچههای ترسیده را ببینید، مردهایی را ببینید که دارند تکهتکه جنازه فرزندانشان را از زیر خاک بیرون میکشند، جنازه زنهایی را ببینید که بچههاشان بالای سرشان نشستهاند و میلرزند. تصویر آن مردی را ببینید که نوزاد بدون سرش را بلند کرده و به دوربین نشان میدهد، فیلمی را ببینید که دختربچهای با ترس و گریه برای خواهر کوچکترش تعریف میکند که خودش جنازه مادرش را دیده که سر ندارد و از همه مهمتر تکان خوردن خبرنگاری را ببینید که روی صندلی نشسته است و زنده زنده میسوزد! به بوی کبابی که از سوختن جنازههای خانواده بلند میشود فکر کنید، به لختههای خونی که روی پیراهن میماند و برای شستن آن آبی وجود ندارد، به موهای سوخته فکر کنید که روزی با دست شانه میشدند، به صورتهای زیبایی که در مقابل محبوبشان متلاشی شدهاند، به جنازههای بدون خداحافظی، به نقش خون عزیزان که روی دیوارها شتکزده، به عروسکهای بیصاحب!
بعد تلفن همراهتان را خاموش کنید و در تاریکی یکییکی آدمهایی که دوست دارید را جای شخصیتهای این داستانها بگذارید. تصور کنید که جای آن پدر هستید یا آن مادر یا همکار آن خبرنگار یا آن همسری هستید که روی کفن همسرش مینویسد «نفسم و عمرم» و با انگشت این کار را روی زمین تمرین کنید. به جای آن بچهها تمرین کنید که خبر تکهتکه شدن عزیزانتان را چطور میخواهید به دیگران برسانید. به این فکر کنید که عزیزانی دارید که برای دفاع کردن از خودشان روی شما حساب کردهاند و هیچکاری از دستتان برنمیآید، به این فکر کنید که اگر جای آن پسر بچه بودید که شهادتین را در گوش برادر کوچکش میخواند چه احساسی داشتید؟
چیزی نیست، نترسید، این فقط یک تمرین است...
بیرحمانه بود، نه؟ حالا بروید و طور دیگری زندگی کنید و به خاطر داشته باشید در دنیایی که زور حرف اول را میزند، همه قوانین بشری در خدمت پول و قدرت است و برای تجاوز به هر انسان و خاکی بهانههای واهی مثل «سلاحهای کشتارجمعی عراق» -که هیچ وقت پیدا نشدند- کافی است. #سکوت راهحل مناسبی برای در امان بودن نیست.
#مقاومت #مقاومت_اسلامی #مرتضی_درخشان #فرهیختگان
https://farhikhtegandaily.com/news/204895/
- ۹۹.۹k
- ۲۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط