قسمت

قسمت 5:
001:اونش بمونه برا فردا شب
و خابیدن و چراغ ها خاموش شد
فردا شد رفتن برای مرحله بعد 390دوبارع رفت نزدیک456؛/(طرفداری کدومو بگیرم؟)
بله و ب 456گفت ک
390:دیشب001بت چی گف
456:گفت ک کارم داره
390:پس چرا از زیر....
001:عا سلام چی داشتید میگفتید؟
390:...
456:هیچ سوال پرسید
و شماره یک ک داشت از حسودی سیگما میخوند:/! 😐🤌🏻😔
ببخشید یعنی از حسودی داشت میترکید ک
390:ام 456حس میکنم ک ما باید بیشتر یک دوست باشیم ک شماره یک...... 🤌🏻😐💀
داستان ادامه داره فشار بخور جای حساسش این طوری کردم هیهیهیه😔🤌🏻😂
دیدگاه ها (۱۳)

قسمت۶:001از حسودی صبرش تموم شد عصبی شد جوری ک میخاست390بکشه ...

بچه ها چون چند شب طول کشید و داستانارو نگفتم تا قسمت8مینویسم...

عااا:)!

یکی از این ساعتت پلیز🤌😐

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط