آقاییم؟؟👦

آقاییم؟؟👦
جونم خانومم👧
بوس میخوام👄
بخواب فردا باید برم سرکار😒
آقایییی😟
گفتم بخواب خستم😡
توهم بغضت میگیره😣 اروم گونشو بوس میکنی همزمان با بوست اشکت میچکه رو گردنش😢 سریع اشکتو پاک میکنی میری یه گوشه میخوابی اونم ناراحت از کارش صدات میکنه😖
خانومم🙊
شونتو میبوسه😙
عشق آقاشون😍
قهری😞
نمیخوای التماسایه مرد زندگیتو ببینی میگی نه آقاییم خسته ای بخواب😳
از صدات میفهمه داری گریه میکنی😭
برت میگردونه با اخم نگات میکنه😡
میگه مگه نگفتم چشماتو اشکی نبینم هان😠
هیچی نمیتونی بگی😔
داد میزنه مگه با تو نیستم حرف بزن😶
با ترس و گریه میگی اره اخه نقطه ضعفش اشک توعه با عصبانیت از اتاق میره بیرون😬
میری صورتتو میشوری میبینش رو مبل تو فضایه نیمه تاریک نشسته سرش بین دستاشه دلت براش میلرزه میگی دیوونه از دست تو ناراحته برو از دلش در بیار💖
میری سمتش صورتشو با دستات قاب میگیری یهو هوای چشماش بارونی میشه و یه قطره اشک از چشمای مرد زندگیت میچکه😢
انگار قلبتو فشردن💔
با دیدن اشکش قلبت می ایسته تو بغلش از حال میری💑
صداشو میشنوی داره صدات میکنه چه ملودیه قشنگی😌
خانومم عشقم پاشو🙏
چشاتو باز میکنی هجوم دوباره اشکو احساس میکنی
محکم بغلش میکنی💋
گریه میکنی تو بغل مرد زندگیت😢 🙊
تند تند بهش میگی منو ببخش🙇
بهش میگی آقاییم هیچ وقت هیچ جا به غیر از پیش خودم گریه نکن🙆
اونم با عشق میگه چشم😊
تورو میخوابونه رو تخت😌
خم میشه روت و یه بوسه ی طولانی از لبات میکنه💋
زندگی همینه همین قهر و آشتی های عاشقونه💋