دلتنگم و دلتنگ نبودی که بدانی چه کشیدم
دلتنگم و دلتنگ نبودی که بدانی چه کشیدم
عاشق نشدی، لَنگ نبودی که بدانی چه کشیدم
کو قطرهٔ اشکی که به پای تو بریزم که بمانی؟
بیاسلحه در جنگ نبودی که بدانی چه کشیدم
تو آن بتِ مغرور پیامبر شکنی؛ داغ ندیدی
دلبسته به یک سنگ نبودی که بدانی چه کشیدم
تو تابلوی حاصلِ دستانِ هنرمندِ خدایی
نقاشیِ بیرنگ نبودی که بدانی چه کشیدم
گشتم همه جا را پیِ چشمان پر از شوق تو؛ اما
فرسنگ به فرسنگ نبودی که بدانی چه کشیدم
🍃🌸
عاشق نشدی، لَنگ نبودی که بدانی چه کشیدم
کو قطرهٔ اشکی که به پای تو بریزم که بمانی؟
بیاسلحه در جنگ نبودی که بدانی چه کشیدم
تو آن بتِ مغرور پیامبر شکنی؛ داغ ندیدی
دلبسته به یک سنگ نبودی که بدانی چه کشیدم
تو تابلوی حاصلِ دستانِ هنرمندِ خدایی
نقاشیِ بیرنگ نبودی که بدانی چه کشیدم
گشتم همه جا را پیِ چشمان پر از شوق تو؛ اما
فرسنگ به فرسنگ نبودی که بدانی چه کشیدم
🍃🌸
۴.۳k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.