★ ˖ ࣪ “یه بار وقتي سهون مدرسه راهنمایی میرفته با گریه میر
★ ˖ ࣪ “یه بار وقتي سهون مدرسه راهنمایی میرفته با گریه میره پیش معلمـش و بهش میگه : یه نفر کاپشن زمستوني منو دزدیده بخاطر همین من با گریه اومدم پیش شما.
معلمـش ازش میپرسه اون کي بوده ك کاپشنشـو دزدیده اما سهون میگه 'من همین الان کاپشنمـو پیدا کردم' و با اینکه احتمالا اون شخص رو شناخته اما لوش نداده و یه جورایی ازش محافظت کرده، بست بوي.”
★ ˖ ࣪ “دوست یك فن هم به همون مدرسه راهنمایي ك سهون درس میخونده میرفته و میگفته دخترایي ك میخواستن به سهون نامه بدن٫ دم در پشتي مدرسه منتظر وایمیسادن٫ سهون هم همیشه از در جلویي میرفته.”
★ ˖ ࣪ “سهون یبار تو امتحان زبان کرهاي نمرهاش ۱۸ [از ۱۰۰] شد و جالب اینجاست نمره ریاضیش حتي از اینم بدتر بود.”(تو زبان کره از ۱۰۰شده ۱۸😑😑😑😑😑)
★ ˖ ࣪ “وقتي دانشآموزا سر کلاس خواب آلود ميشدن٫ معلم بهشون مي گفته : بیدار شید و به سهون نگاه کنید٫ درواقع منظورش این بوده که به صورت جذاب سهون نگاه کنید تا خواب از سرتون بپره ㅋㅋ”
★ ˖ ࣪ “سهون عادت داشته اسم دانشآموز ـاي دیگه رو با القابشون صدا بزنه”
★ ˖ ࣪ “یك بار سهون خیلي خسته بود و خوابش میومده و به معلمش میگه : من خیلي خوابم میاد٫ میتونم یکم بخوابم ؟ ولي معلمه سرزنشش میکنه سهون ـم سعي میکنه با کمي لبخند زدن خودش ـو از اون وضعیت خلاص کنه.”
★ ˖ ࣪ “سهون اوایل توي پریدن و طناب زدن خوب نبوده و امتیاز از دست میداده٫ اما وقتي بقیه دانشآموزا تشویقش کردن ؛ اون تونست خوب انجام بده.”
★ ˖ ࣪ “وقتي یکي از دانشآموزا داشته آهنگ گوش میداده٫ سهون میره پیشش و میزنه رو شونش و میگه : منم این آهنگ ـو دوست دارم. و بعدش سهون و اون دانشآموز با هم آهنگ رو با یك هندزفري گوش میدن.”
معلمـش ازش میپرسه اون کي بوده ك کاپشنشـو دزدیده اما سهون میگه 'من همین الان کاپشنمـو پیدا کردم' و با اینکه احتمالا اون شخص رو شناخته اما لوش نداده و یه جورایی ازش محافظت کرده، بست بوي.”
★ ˖ ࣪ “دوست یك فن هم به همون مدرسه راهنمایي ك سهون درس میخونده میرفته و میگفته دخترایي ك میخواستن به سهون نامه بدن٫ دم در پشتي مدرسه منتظر وایمیسادن٫ سهون هم همیشه از در جلویي میرفته.”
★ ˖ ࣪ “سهون یبار تو امتحان زبان کرهاي نمرهاش ۱۸ [از ۱۰۰] شد و جالب اینجاست نمره ریاضیش حتي از اینم بدتر بود.”(تو زبان کره از ۱۰۰شده ۱۸😑😑😑😑😑)
★ ˖ ࣪ “وقتي دانشآموزا سر کلاس خواب آلود ميشدن٫ معلم بهشون مي گفته : بیدار شید و به سهون نگاه کنید٫ درواقع منظورش این بوده که به صورت جذاب سهون نگاه کنید تا خواب از سرتون بپره ㅋㅋ”
★ ˖ ࣪ “سهون عادت داشته اسم دانشآموز ـاي دیگه رو با القابشون صدا بزنه”
★ ˖ ࣪ “یك بار سهون خیلي خسته بود و خوابش میومده و به معلمش میگه : من خیلي خوابم میاد٫ میتونم یکم بخوابم ؟ ولي معلمه سرزنشش میکنه سهون ـم سعي میکنه با کمي لبخند زدن خودش ـو از اون وضعیت خلاص کنه.”
★ ˖ ࣪ “سهون اوایل توي پریدن و طناب زدن خوب نبوده و امتیاز از دست میداده٫ اما وقتي بقیه دانشآموزا تشویقش کردن ؛ اون تونست خوب انجام بده.”
★ ˖ ࣪ “وقتي یکي از دانشآموزا داشته آهنگ گوش میداده٫ سهون میره پیشش و میزنه رو شونش و میگه : منم این آهنگ ـو دوست دارم. و بعدش سهون و اون دانشآموز با هم آهنگ رو با یك هندزفري گوش میدن.”
۲۰۴
۰۸ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.