اینجا اولش بک ایستاده بود و از دور چانو نگاه میکرد.
اینجا اولش بک ایستاده بود و از دور چانو نگاه میکرد.
اما وقتی نگاهش کرد احساس کرد که دلش میخواد بره و دست یولیشو بگیره ولی نمیشد پس رفت نزدیکو مچ دست چانیولو گرفت در حد یه لمس و بعد سریع رفت اونور خیلی وایب غمیگنی به ادم میده میدونید شاید اونا دوست دارن تو استیج نزدیک هم بایستن دست همو بگیرن و باهم اهنگ بخونن ولی با لمس های خیلی کوتاه و ساده و یا بدون هیچ نزدیکی رویه استیج میرن💔
اما وقتی نگاهش کرد احساس کرد که دلش میخواد بره و دست یولیشو بگیره ولی نمیشد پس رفت نزدیکو مچ دست چانیولو گرفت در حد یه لمس و بعد سریع رفت اونور خیلی وایب غمیگنی به ادم میده میدونید شاید اونا دوست دارن تو استیج نزدیک هم بایستن دست همو بگیرن و باهم اهنگ بخونن ولی با لمس های خیلی کوتاه و ساده و یا بدون هیچ نزدیکی رویه استیج میرن💔
۳۶۰
۰۸ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.