عطر گیسوی تو آمد که خبر دار شدم

❀•°°•❁•°🌹 °•❁•°°•❀عطر گیسوی تو آمد که خبر دار شدم ********** و تو می آیی و آماده دیدار شدم
آنقدر حلقه ی گیسوی تو را بوئیدم*********** تا که انگشت نمای سر بازار شدم
باد می خواست ببوسد گل رخسار تو را ******** بر لبان هوس آلوده ی تو ، خار شدم
بس که در هر رگ من ریشه دوانده ست حسد ******* بین نا محرم و اندام تودیوار شدم
اگر امروز چنین سر کش و سر گردانم **********در طواف رخ زیبای تو پرگار شدم
من به یک نیم نگاه تو جوان خواهم شد ********* گر چه یک موی به موی تو گرفتار شدم 🍁 🍒 🍂 🍁 🍒 🍂 🍁 🍒 🍂 🍁 🍒 🍂 🍁 🍒 🍂 🍁 🍒 🍂 🍁 🍒 🍂
دیدگاه ها (۱)

ما ز هر صاحب دلی یک رسته فن آموختیمعشق از لیلی و صبر از کوه ...

یک بار بی خبر به شبستان من درآچون بوی گل، نهفته به این انجمن...

#پرواز_احساسچه خوش دارم که چینم من گل نارچه خوش دارم که بینم...

با غم انگیز ترین رنگ جهان همدردممن که در چشم تو، دنبال خودم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط