پریم

پُریم ...
از سوال هایی که یک نفر
جوابی برایشان داشت
و بی جوابمان گذاشت
از رفتن هایی که هر چه کردیم
به هر دری زدیم
نشد که فراموشش کنیم
از آن هایی که آمدند، ماندند
و سالها طول کشید تا بفهمند
آدمِ قصه شان نبودیم
پُریم ...
از شب هایی که برای
صبح شدنشان جان کندیم
از کوچه و خیابان هایی که طاقتِ
دیدنشان را سالهاست نداریم
ما پر از ترسیم
پر از دلهره ی اینکه مبادا
جوهرِ احساسمان را
با آدم های اشتباه تمام کنیم
و نمانَد برایمان دوست داشتنی
نمانَد احساسی!
دیدگاه ها (۱)

هميشه ميــگفتی :هيــچکس بـرايــم " تــــو " نميــشودنميــ دا...

به کدام بهانه تحریم شده امزنگ نمی زنینمی آییو صدایت که می کن...

عشقِ تومثل هواے دَم صبح است ؛تازه اَم مے ڪند ..!ڪافیست ڪمے ت...

گاهی آنقدر عذاب می کشی و آنقدر به نقطه ی ذوب و انجمادِ مداوم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط