سوسن عمر همیشه باهم ادم ساده گویی بودن یک روز ملیساو سوسن
سوسن عمر همیشه باهم ادم ساده گویی بودن یک روز ملیساو سوسن داشتن باهم میرفتم خونه تو راه قدیر می بینن چون سوسن دستش درد میکرد ملیسا را رندگی می کرد تو راه قدیر ملیسا به هم می خورن با ماشین ملیسا به قدیر می خوره وقتی باباش قدیر میفرسته دکتر می فهمیدن قدیر مرده ملیسا از اون به بد دیوانه میشه بعد سوسنم استرس استراب بد میگیرن .
- ۹۹۳
- ۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط