سناریو شیطان کش

سناریو شیطان کش

پارت یک
(دختران عمارت پروانه )


از زبون شینوبو

داشتم با کانائه می رفتم به معموریت موقع جنگیدن با شیطان یه چیزی توجهم رو جلب کرد یک دختر حدودن می خورد ۱۰ سالش باشه اون دختر خیلی می ترسید

کانائه:

بیا زود این شیطان رو بکشیم و این دختر رو ببریم عمارت پروانه و زخم هاش رو خوب کنیم

شینوبو:

باشه زود می کشیمش

(شیطان رو کشتن و دختر رو با خودشون بردن عمارت پروانه)

کانائه:

اسمت چیه؟


ونسا:

من ونسا کوچو هستم

شینوبو:

پدر و مادرت کجا هستن؟

ونسا :

پدر و مادر من مردن کل خانوادم مردن

کانائه:

خواهر بیا اینجا کارت دارم
آئویی چان مراقب این دختر باش

آئویی:

باشه خیالت راحت

(شینوبو دنبال کانائه رفت)

شینوبو :

چیکارم داشتی خواهر ؟

کانائه:

خواهر یادته ما یک دختر عمو به اسم ونسا داشتیم

شینوبو :

آره یادم میاد برای چی؟

کانائه :

من هس می کنم این همون دختره

شینوبو :

منم همینطور

(رفتن پیش ونسا)

کانائه:

ونسا تو دوتا دختر عمو نداشتی به اسم کانائه و شینوبو

ونسا:

چرا داشتم برای چی

کانائه:

آخه ما دوتا اسممون کانائه و شینوبوعه ما فکر می کنیم که تو دختر عموی ما باشی

ونسا :

جدی من خیلی خوشحالم چون من کسی رو نداشتم و همش می ترسیدم نمی دونین چقدر خوشحالم

کانائه: ۰۰۰۰





بچه ها خوشتون اومد آگه خوشتون اومد تو کامنتا بگید که ادامش بدم
دیدگاه ها (۱۳)

در خواست بدید

شیطان کش

آبجیم رو دنبال کنین

فریرن پیش به سوی پایان سفر

خب درسته تولد شینوبو نزدیکه 🦋ای بابا یاد اون صحنه تلخ قلعه ی...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط