𝚖𝚢 𝚋𝚊𝚋𝚢...
𝚖𝚢 𝚋𝚊𝚋𝚢...
P¹⁵
ا.ت«روی تخت نشسته بودم و به اتفاقاتی فکر میکردم که افتاده......اولش پدرم منو فروخت....بعد شدم عضو باند مافیایی.....بعدم که دزدیده شدم.....حالا خیلی جاهاشو فاکتور گرفتم.....توی خیابان بودم که در باز شد و فردی که شوگا نام داشت اومد....یه لیوان با قرص دستش بود....گرفت جلوم و گفت....
شوگا«بخور سرت درد میکنه
ا.ت«خیلی سرد و خشک بود.....هعیییی ولی خیلی جذابه....مثل گوربه هاستتتتتتت.....وایییی خدااااا خیلی کیوتتت بود ولی لحنش سرد و خشک....قرص رو گرفتم و خوردم«ممنون
شوگا«میدونم کلی سوال داری بپرس
ا.ت«خب اول اینکه من چرا اینجام دوم اصن چرا من سوم تا کی اینجام چهارم میخوای چیکارم کنی و بهت چی میرسه؟؟
شوگا«(خب به نام خدا😂)خبببب تو اینجایی تا تقاص کارهایی که تهیونگ و جونگ کوک کردن رو پس بدی...جواب سوال دوم...خبببب چون ت یعنی تو:////....یعنی دوست داشتم....تا ابد اینجایی...و شکنجه میشی
ا.ت«مگه اونا چیکار کردن؟؟!
شوگا«خب راستش....
(گایز این قسمت یادتون بمونه)
عمارت ته و کوک)
جیمین«میگید چیکار کنیم؟
کوک«نمیدونم مغزم سوخته
جین«تو مگه مغز داشتی که بسوزه😂یاع یاع یاع
کوک«جیننننن الان وقت اینا نیس
جین«خوبه هیونگتماااااا
کوک«هوفففففف
نامجون«ته کجاس؟!
کوک«هیچی رفته دوش بگیره
جیمین«خوبه گفتیم همه باشن:///
کوک«گفت میرم دوش بگیرم شاید یکم آروم شم
جیهوپ«خب چه کنیم؟
کوک«ایده ای ندارم...
نامجون«میشه یه نفر رو بفرستیم بره تا ا.ت رو یواشکی نجات بده...
جین«میشه
کوک«به امتحانش میارزه
عمارت مین)
ا.ت«یعنی همه حرفاش واقعیت داشت؟....یعنی اونا انقد بی رحمن.....ولی اونطور که من شنیده بودن شوگا هم خیلی خطرناکه.....باید از دست جفتشون فرار کنم....
یعنی شوگا به ا.ت چی گفته؟
P¹⁵
ا.ت«روی تخت نشسته بودم و به اتفاقاتی فکر میکردم که افتاده......اولش پدرم منو فروخت....بعد شدم عضو باند مافیایی.....بعدم که دزدیده شدم.....حالا خیلی جاهاشو فاکتور گرفتم.....توی خیابان بودم که در باز شد و فردی که شوگا نام داشت اومد....یه لیوان با قرص دستش بود....گرفت جلوم و گفت....
شوگا«بخور سرت درد میکنه
ا.ت«خیلی سرد و خشک بود.....هعیییی ولی خیلی جذابه....مثل گوربه هاستتتتتتت.....وایییی خدااااا خیلی کیوتتت بود ولی لحنش سرد و خشک....قرص رو گرفتم و خوردم«ممنون
شوگا«میدونم کلی سوال داری بپرس
ا.ت«خب اول اینکه من چرا اینجام دوم اصن چرا من سوم تا کی اینجام چهارم میخوای چیکارم کنی و بهت چی میرسه؟؟
شوگا«(خب به نام خدا😂)خبببب تو اینجایی تا تقاص کارهایی که تهیونگ و جونگ کوک کردن رو پس بدی...جواب سوال دوم...خبببب چون ت یعنی تو:////....یعنی دوست داشتم....تا ابد اینجایی...و شکنجه میشی
ا.ت«مگه اونا چیکار کردن؟؟!
شوگا«خب راستش....
(گایز این قسمت یادتون بمونه)
عمارت ته و کوک)
جیمین«میگید چیکار کنیم؟
کوک«نمیدونم مغزم سوخته
جین«تو مگه مغز داشتی که بسوزه😂یاع یاع یاع
کوک«جیننننن الان وقت اینا نیس
جین«خوبه هیونگتماااااا
کوک«هوفففففف
نامجون«ته کجاس؟!
کوک«هیچی رفته دوش بگیره
جیمین«خوبه گفتیم همه باشن:///
کوک«گفت میرم دوش بگیرم شاید یکم آروم شم
جیهوپ«خب چه کنیم؟
کوک«ایده ای ندارم...
نامجون«میشه یه نفر رو بفرستیم بره تا ا.ت رو یواشکی نجات بده...
جین«میشه
کوک«به امتحانش میارزه
عمارت مین)
ا.ت«یعنی همه حرفاش واقعیت داشت؟....یعنی اونا انقد بی رحمن.....ولی اونطور که من شنیده بودن شوگا هم خیلی خطرناکه.....باید از دست جفتشون فرار کنم....
یعنی شوگا به ا.ت چی گفته؟
۴۹.۶k
۳۰ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.