ک قرار است بیایی و شکارم بشوی

کے قرار است بیایی و شکارم بشوی
رنگ باران بزنی بوی بهارم بشوی

بنشینی و دمی باز رضایم بکنی
طاقت و عشق و همه صبر و قرارم بشوی

مست ِمستم کنی و باز شرابم بدهی
دل و دین باخته ِاین دل زارم بشوی

موی خود شانه کنی،عشوه کنی،ناز کنی
قهر با این دل زارم کنی و باز نگارم بشوی

شور در عالم و آفاق بیندازی و شر
در همه کوی و همه شهر و دیارم بشوی

بدرخشی به سرایم،بشوی خورشیدم
روشنی بخش بر این دیده تارم بشوی

هر چه دارم به فدایت،دل و دین باخته ام
کی قرار است بیایی و همه دار و ندارم بشوی

@HomeLove
دیدگاه ها (۲)

می نویسم من برایت از دلممی کنم اِفشا من امشب، راز خویشمن پر ...

☜ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﻬﺘﺮﺍﺳﺖ⇣ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺤـــــــــــــ...

خواهشـــی بـر لـب من هست ولـی تکـراریمـی شود دســت از اعـــد...

بیقرار توام و در دل تنگم گله هاست آه !بیتاب شدن عادت کم حو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط