خواهشی بر لب من هست ولی تکراری

خواهشـــی بـر لـب من هست ولـی تکـراری

مـی شود دســت از اعـــدام دلـــم بــرداری ؟

دل من مـــال تو شد پـس دل خود را مَشِـکن

بگذر از کشـتـن و ســرسختـی وخـود آزاری

ثبــت کن محــض سند مصـــرع بعــدی مـــرا

" تــو در اعمـاق دلـــم مثـــل خدا جــا داری "

لهجه ی جاهلی وصف تو را هم عشق است

واقعــاً دســـت مـــریـــزاد عجــب ســـالاری !

حکــم سختیـست ، بیا بگـــذر و آقـــایـی کن

تو که در قصـــر دلـم حـاکم وســـردمـــــداری

شهـــرونـدانه تقــاضــــای خــودم را گفــــتم

بررسی کـن بـه کـَـرَم چـون که تو فرمانداری
دیدگاه ها (۳)

کے قرار است بیایی و شکارم بشویرنگ باران بزنی بوی بهارم بشویب...

می نویسم من برایت از دلممی کنم اِفشا من امشب، راز خویشمن پر ...

بیقرار توام و در دل تنگم گله هاست آه !بیتاب شدن عادت کم حو...

ز کجا آمده بودی که خرابم کردیاهل میخانه نیم مست شرابم کردیمن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط