دوپارتی

#دوپارتی
حالا تو طلبکار شدی ؟
پارت دوم
یوری: ما واسه سالگرد ازدواجشون خیلی تدارک دیدم ولی طبق معمون شوگا نیومد نامجون خیلی عصبی بود به زور بردمش خونه و آرومش کردم میگفت میخوام بیاد شقه شقش کنم سه ساله یادش رفته زن داره
+اصلا معلوم نیست کجاست که سالگرد ازدواجشو سه ساله یادش میره...فراموشم کرده..دیشب هیچ تلاشی نکرد از دلم دربیاره قبلا بغلم میکرد هر کاری میکرد تا اروم شم
رزیتا:هرکاری؟😈
+زهر مار توهم
رزیتا:ببخشید😁
+قشنگ انگار به چپشم
یوری:میدونی چیه همش بخاطر اینه که بچه ندارید...منو نامجون از وقتی بچه دار شدیم خیلی صمیمی تر از قبلیم
+الان من چه کاری از دستم بر میاد...فعلا قهرم
رزیتا:خب چه ساعتی بریم بار
+7شب
یوری:شما کار هاتونو بکنید منو نامجون میایم دنبالتون نامجون میرسونتمون
رزیتا:باشه الان ساعت11هست بریم لباس بگیریم و بریم خونه ناهار بخوریم بعد اماده شیم
+'یوری:اوکی
+خب پس بریم سفارش هارو حصاب کنیم بعد بریم خرید
سفارش هاشونو حساب کردن و سوار ماشین رزیتا شدن و به سمت پاساژ حرکت کردن.....

یوری رو رسوندن و خودشون هم رفتن خونه رزیتا....ناهار خوردن و بلند شدن کار ها شونو کردن یونا از رزیتا حوله گرفت و رفت دوش بگیره بعد از چند مین بیرون اومد و لباسشو پوشید و آرایش کرد و رزیتا رو صدا زد...رزیتا وارد اتاق شد و یوری ازش خواست تا زیپ لباسشو براش ببنده...زیپ لباسشو بالا کشید و گفت
رزیتا:هی زیادی داری تیپ میزنیا شوگا بد به فاکت میده
+یاااااااااااا
رزیتا :باشه باشه غلط کردم

یونا و رزیتا منتظر یوری بودن که یوری و نامجون رسیدن و سوار ماشین شدن...
چهار تایی وارد بار شدن و به سمت جیهوپ رفتن...نامجون و جیهوپ همو بغل کردن و بقیه هم با جیهوپ دست دادن...
نامجون:دخترا مواظبت کنید از خودتون زیاد مست نکنیدااا مراقب خودتون باشید...یونا مست نکنی زیادا شوگا میکشتت
+غلط زیادی؟
نامجون:داداش مواظبشون باش خب؟
جیهوپ:حواسم بهشون هست نگران نباش
نامجون:خیله خب من میرم
نامجون رفت دخترا روی یکی از میز ها رفتن و سفارش دادن
رزیتا و یوری:یه ویسکی 40درصد
+یه ویسکی70درصد
گارسون از اونا دور شد
رزیتا:هی یونا خودتم میدونی ظرفیتت کمه زود مست میشی
+ولم کن بابا

برخلاف حرف های بقیه یونا کاملا مست کرده بود ولی یونا و رزیتا کمی مست بودن یعنی هنوز هوشیار بودن .... یوری به نامجون زنگ زد تا بیاد دنبالشون ... اول رزیتا رو رسوندن بعدم یونا رو ...
یونا با وارد شدن به خونه با چهره عصبانی شوگا مواجه شد
+هی شما تو خونه من چیکار میکنی؟
_کجا بودی تا ساعت1شب؟
+به تو چه مگه چی کاره منی؟
شوگا اروم اروم به یونا نزدیک شد که بوی الکل وجودش گرفته بود...یونا اروم اروم چشماش بسته شد و داشت می افتاد که شوگا سریع براید استایل بغلش کرد و ......
دیدگاه ها (۰)

#دوپارتیحالا تو طلبکار شدی ؟ادانه پاردت دومبغلش کرد و به سمت...

#دوپارتیحالا تو طلبکار شدی ؟ادامه پارت دومولی اب کجا بود؟سر ...

#دوپارتیحالا تو طلبکار شدی ؟پارت اولخسته از کمپانی برگشته بو...

بچه ها آخرین پارتی که تا حالا گذاشتم فقط5تا لایک خورده حتی ب...

ریکشنشون وقتی اشتباهی مامانشونو میزنینامجون : معلوم هست چیکا...

در خانه بنگتن چه میگذرد همه اعضا دور هم نشستن و دارن باهم صح...

چشم تبدیل به عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط