پارت ۲۰
پارت ۲۰
که برگشت زدم تو سرش موهاش ریخته بود جلو صورتش
یجی:آفرین عمو جذاب(اروم)
تهیونگ:هه برو بالا دیگه بخواب
یجی:چشم شب بخیر
تهیونگ:شب بخیر
یجی رفت بخوابه صورتش این زنه رو نگاه کردم دیدم ات هستش آقا ریدم سریع زنگ زدم به دکتر دکتر اومد ماینش کرد گفت چیزی نیست فقط بی هوش شده صبح بهوش اومده(منی که دوست دارم جای ات باشم😂)دکتر رفت و ات رو تختش خواب بود رفتم شیشه خورده هارو برداشتم که صبح بیدار شد شیشه هارو نبینه فک کنه خواب دیده
((فلش بک به فردا))
رفتم پایین صبحونه بخورم ات و یجی هم بودن
ات:صبح بخیر
تهیونگ:صبح بخیر
یجی:صبح بخیر قهرمان(یکی اینو خفه کنه😂)
تهیونگ:یجی ساکت(آروم میگه)
ات:تهیونگ میشه ی چی بگم
تهیونگ:اره
ات:من دیشب اومدم ی چی بخورم اما یکی با شیشه زد تو سرم بی هوش شدم میترسم دزد اومده باشه
تهیونگ:آها دوربین هارو نگاه میکنم
یجی:عمو جذاب شاید دیشبی هم مامانم بوده باشه
تهیونگ:چی میگی یجی درمورد چی حرف میزنی
یجی:همونی که دیشب با شیشه زدی تو سرش
ات:چی😳
تهیونگ:نه یجی چی میگی نمیدونم درمورد چی حرف میزنی
یجی:همونی که تو یخچال دنبال ی چی بود یهو ی چی رو شکوند(یجی ساکتتتتت😂)
ات:شما زدید تو سرم
تهیونگ:نه بابا فک کنم یجی داره شوخی میکنه
یجی:مگه من شوخی دارم
تهیونگ:من سیر شدم خدافس
ات:خدافس
یجی:بای بای عمو جذاب
شرط ۵ لایک
که برگشت زدم تو سرش موهاش ریخته بود جلو صورتش
یجی:آفرین عمو جذاب(اروم)
تهیونگ:هه برو بالا دیگه بخواب
یجی:چشم شب بخیر
تهیونگ:شب بخیر
یجی رفت بخوابه صورتش این زنه رو نگاه کردم دیدم ات هستش آقا ریدم سریع زنگ زدم به دکتر دکتر اومد ماینش کرد گفت چیزی نیست فقط بی هوش شده صبح بهوش اومده(منی که دوست دارم جای ات باشم😂)دکتر رفت و ات رو تختش خواب بود رفتم شیشه خورده هارو برداشتم که صبح بیدار شد شیشه هارو نبینه فک کنه خواب دیده
((فلش بک به فردا))
رفتم پایین صبحونه بخورم ات و یجی هم بودن
ات:صبح بخیر
تهیونگ:صبح بخیر
یجی:صبح بخیر قهرمان(یکی اینو خفه کنه😂)
تهیونگ:یجی ساکت(آروم میگه)
ات:تهیونگ میشه ی چی بگم
تهیونگ:اره
ات:من دیشب اومدم ی چی بخورم اما یکی با شیشه زد تو سرم بی هوش شدم میترسم دزد اومده باشه
تهیونگ:آها دوربین هارو نگاه میکنم
یجی:عمو جذاب شاید دیشبی هم مامانم بوده باشه
تهیونگ:چی میگی یجی درمورد چی حرف میزنی
یجی:همونی که دیشب با شیشه زدی تو سرش
ات:چی😳
تهیونگ:نه یجی چی میگی نمیدونم درمورد چی حرف میزنی
یجی:همونی که تو یخچال دنبال ی چی بود یهو ی چی رو شکوند(یجی ساکتتتتت😂)
ات:شما زدید تو سرم
تهیونگ:نه بابا فک کنم یجی داره شوخی میکنه
یجی:مگه من شوخی دارم
تهیونگ:من سیر شدم خدافس
ات:خدافس
یجی:بای بای عمو جذاب
شرط ۵ لایک
۴.۱k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.