درد سنگین سینه غمگین باز هم اشعار عشق

درد سنگین , سینه غمگین .. باز هم اشعار ِ عشق
مانده ام انگشت بر لب , روز و شب در کار ِ عشق
عین و شین و قاف را ,بالا و پائین کردم و
عاقبت هم در نیاوردم ,سَر از اسرار عشق
دیدگاه ها (۱)

قول دادم بہ ڪسی غیرِ تو عادت نڪنماز غم انڪَیزے ایڹ عشق شڪایت...

نمـےدانستم دلتــنگے دل نازکـم مے کـندآنقدرکه بہ هربهانہ کوچک...

ببخش "غریبـه"...!!که "بهت" شانس "آشنایی" نمی دهم...!!دیگـر "...

✨ ❣ وقـتـــے✨ ❣ بــه زلالِ نگـاهتــــ زُل مـیـــزنـــم✨ ❣ حـ...

در پردۀ اسرار کسی را ره نیستزین تعبیه، جانِ هیچ‌کس آگه نیست#...

P44ا.تاینجا کجاست ؟متروکه؟وای ....چقدر سرم درد می‌کنه نگاهی ...

عشق مافیایی p8

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط