کاش الان چله زمستون بود

کاش الان چله زمستون بود
زیر کرسی خواب هفت پادشاهو می‌دیدم و صدای قل قل سماور نفتی تو فضای خونه فسقلیم پیچیده بود و بیرون هم تا زانو برف نشسته بود رو زمین.
دیدگاه ها (۱)

نمی خواهم باور کنم مرده ایاما تو مرده ایو من نعش تورا به دوش...

همیشه کنار گذاشتن اولین آدمه اشتباه زندگیت سخته بعد به راحتی...

بهترین ادمای زندگیت وقتی میان که نه منتظرشونی، نه برنامه ای ...

شما مگر چشمانتان بسته است؟!روز اولِ رابطهِ هایتان چشم هایتان...

پارت ۱۲ من هیچ وقت با هیچ پسری نبودم چرا باور نمیکنی اگه تا ...

رمان سوکوکو _ پارت 15

●بال های سیاه و سفید○پارت 18

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط