اصلا حواسم به ساعت نبود ساعت ۱۰ شب بود و ا.ت هنوز خواب بو
اصلا حواسم به ساعت نبود ساعت ۱۰ شب بود و ا.ت هنوز خواب بود تعجب کردم که تا الان خوابه
اخه از ساعت ۱ ظهره خوبه رفتم پیشش میخواستم گونشو نوازش کنم که دیریم داره تو تب میسوزه یا خدااا این چرا انقدر داغه
اجومااااا
؛بله ارباب
_ دکتر کیم و خبر کن ا.ت تب کرده بدوووو
؛چشم
@بله ارباب چیشده
_ببین چه اتافی برای ا.ت افتاده بدوووو
@چشم اروم باشین
@ام خب ایشون سرما خوردگی شدیدی دارن و الان من چند تا اپول و دارو اینا مینویسم برین بگیرین براش تا خوب بشه حالش خیلی بده اگه یکی که حالش و خوب میکنه داره رو بیارین تا حداقل بهش دلداری بده
_خیلی خب ممنون
@وظیفس خدانگهدار
_ام به کی بگم که حالشو خوب کنه اممم خب اها سوهو باید برم خونشون چون شمارشو ندارم اماده شدم برم داشتم میفرتم که دیدم لیا داره ناهار میخوره ههه چقدر کبوده دلم خنک شد
وایی بهتره برم
پرش زمانی خونه ا.ت
دینگ دینگ
÷بلهه
_سوهو
÷امتو اینجا چیکار میکنی
_سوهو باید با من بیای عمارت ا.ت سرما خوردگی شدید پیدا کرده دکتر گفت کی حالش و خوب میکنه بیارش پیشش منم تو به ذهنم رسیدی
÷چ.چی یا خدا وایسا تا اماده شم و یونا رو اماده کنم ادرس و بده خودم میام
_باش بیا ( ادرس داد )
÷خیلی خب میام الان آماده شدم و رفتم به عمارت جیمین رفتم تو که یه دختر کبود و دیدیم
ببخشید
& ب.بله ( چقدر جذابه ) با کی کار داشتین
÷ا.ت کجاست
&واییی شما کیه ا.تین
÷من برادرشم
&ا.اها سمت راستتون اون اتاقه
÷ممنون
منتظر جواب نموندم و رفتم
اخه از ساعت ۱ ظهره خوبه رفتم پیشش میخواستم گونشو نوازش کنم که دیریم داره تو تب میسوزه یا خدااا این چرا انقدر داغه
اجومااااا
؛بله ارباب
_ دکتر کیم و خبر کن ا.ت تب کرده بدوووو
؛چشم
@بله ارباب چیشده
_ببین چه اتافی برای ا.ت افتاده بدوووو
@چشم اروم باشین
@ام خب ایشون سرما خوردگی شدیدی دارن و الان من چند تا اپول و دارو اینا مینویسم برین بگیرین براش تا خوب بشه حالش خیلی بده اگه یکی که حالش و خوب میکنه داره رو بیارین تا حداقل بهش دلداری بده
_خیلی خب ممنون
@وظیفس خدانگهدار
_ام به کی بگم که حالشو خوب کنه اممم خب اها سوهو باید برم خونشون چون شمارشو ندارم اماده شدم برم داشتم میفرتم که دیدم لیا داره ناهار میخوره ههه چقدر کبوده دلم خنک شد
وایی بهتره برم
پرش زمانی خونه ا.ت
دینگ دینگ
÷بلهه
_سوهو
÷امتو اینجا چیکار میکنی
_سوهو باید با من بیای عمارت ا.ت سرما خوردگی شدید پیدا کرده دکتر گفت کی حالش و خوب میکنه بیارش پیشش منم تو به ذهنم رسیدی
÷چ.چی یا خدا وایسا تا اماده شم و یونا رو اماده کنم ادرس و بده خودم میام
_باش بیا ( ادرس داد )
÷خیلی خب میام الان آماده شدم و رفتم به عمارت جیمین رفتم تو که یه دختر کبود و دیدیم
ببخشید
& ب.بله ( چقدر جذابه ) با کی کار داشتین
÷ا.ت کجاست
&واییی شما کیه ا.تین
÷من برادرشم
&ا.اها سمت راستتون اون اتاقه
÷ممنون
منتظر جواب نموندم و رفتم
۲۴.۵k
۳۰ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.