ازدواج زوری p19

(خودتون رو تو کامنتا کشتین حالا گذاشتم 😂😑)
پرش زمانی به ۳ سال بعد
ات :
من هنوزم پیش تهیونگ زندگی میکنم و یه دخترم دارم که اسمش بورام هست و هنوزم سینگلم 😎 عکس بورام اسلاید دو و عکس ات اسلاید سه آخری هم یونا
کوک ویو:
من هنوزم با کسی ازدواج نکردم ولی یونا به زور میخواد باهام ازدواج کنه

بورام:مامانی(لحن بچه گونه)
ات:جونم دختر نازم
بورام:بسنی موخوام
ات:برو به اجوما بگو گوگولی
بورام:باسه ادوما
اجوما:جونم خانم کوچولو
بورام:بسنی موخوام میسه بتم بدی لتتن
اجوما:بیا خانم کوچولو
بورام :نرسی
بچه ها غلط املایی نگیرین ازم بورام همینطور حرف میزنه
رفت بستنی بخوره
کوک ویو:
باید بیام یه مدت اسم آنجلس واسه کارام بیلطمم فردا ساعت ۵صبع
بورام:مامانی
ات:بله جوجو
بورام:من بابایی موخوام
ات: عزیزم با بابایی فیلیکس ازدواج میکنم
بورام نهههه مامانی نه
ات:چرا
بورام:چون من اون پسره دوس نه
ات:باشه پس کی بیاد؟
بورام :این (اشاره به کوک)
ات:این نمیشه فسقلی
بورام :(بغض کرده بچه)
پرش زمانی به ساعت ۵ صبح
کوک ویو :تو هواپیما بودم ساعت ۸ شب رسیدم میخوام برم مرکز خرید
ات ویو:
با بورام برم مرکز خرید براش لباس های کیوتی بخرم بعد به بورام گفتم و حاضر شدیم رفتیم
کوک ویو:
چه بزرگه برم اونور
ات:دخترم
بورام:ژونم
ات:دستمو ول نکنیا
بورام:باسه
ات: بورام این چطوره؟
ات:بورام ؟
ات:بورااام
ات :بورام کجایی
بورام ویو:
دیدم اونجا آبنبات داره رفتم نگا کنم بعدش مغازه رو دم کردم که ..
دیدگاه ها (۱)

ازدواج زوری p20

ازدواج زوری پارت آخر..

ازدواج زوری p18

ازدواج زوری p17

حس های ممنوعه🍷🥂۱۰

پارت ۸

پارت آخرآنچه گذشت: از دستشویی امدم بیرون که دیدم......یهو یو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط