پدرخوانده:)
پدرخوانده:)
پارت ²¹
بعد از رفتن سرکار بابام درد تمام وجودم رو فرا گرفت جکری که به زمین افتادم و از درد شدید قطرهای از چشمم به سمت زمین حرکت کرد...
با سختی خودمک به اتاقم رسوندم و توی دستشویی دوباره پد گذاشتم نمیدونستم چیکار کنم چون خیلی شدید بود و دردم هم خیلی شدید ... سعی کردم بخوابم تا بلکه زودتر از روز بگذره.. روی شکمم پد اب گرم گذاشتم و تقریبا ۳ ساعت کامللل خوابیدم..
ساعتو با چشمای تارم دیدم ساعت ۱۱ بود زندیگم کسل کنندهست دوستی ندارم و فقط توی خومه نشستم و کارم شده خوردن و خوابیدن .. تصمیم گرفتم یکم به بدنم برسم به بدنم تحرک بدم تا بتونه حرکت کنه و انرژیش رو خالی کنه..
رفتم و از توی کابینت چند تا مسکن برداشتم و خوردم برای خودم چایی درست کردم تا شده باشه یکمی از دردم رو کم کنه..بعد از خوردن رفتم و یه لباس ورزشی پوشیدم موهام رو دم اسبی از بالا بستم و یه آرایش کردم{ آرایش }: اول از همه صورتم رو شستم و آبرسان زدم و به پشت دستم ⅔ کرم پودر زدم و بعد اون رو قشنگ فید کردم و بعد رفتم برای ارایش مژه یه سایهی قهوهای و زرشکی زدم و با فر کن مژهم رو حالت دادم و بعدش زیمل زدم و خط چشم ریزی کشیدم ... کانسیلر رو برداشتم و به زیر چشمم زدم تا از این قیافهی جنای در بیام و بعد پودر فیکس زدم تا کانسیلرم دون دون نشه بعد یکمی اب به صورتم اسپری کردم تا خشک نمونه و کانتور نزدم چون به حد کافی زاویه فک دارم و نیاز نیست اونقدر امروز آرایش کنم
رژگونهی شیگلم( شیگلمش خیلی مهمههه هاا🗿 ) رو برداشتم و روی گونه هام زدم و بعد قشنگ فیدشون کردم در آخر یه تینت هم زدم و تماممم )
ات ویو
به سمت باشگاه خونمون رفتم اول از همه ۱ ساعت تردمیل سواری کردم و بعدش وزنه های ۳ کیلد گرمی رو بلند کردم...
یکمی یوگا رفتم تا از شده باشه یکمی از دردم رو فراموش کنم...
شرو کردم به حرکات کششی
۵ دقیقه شنا>>>>>
بعد از تقزیبا ۲ ساعت کامل ورزش برگشتم خونه ساعت ۱ بود .... دیگه وقت ناهاره ولی چرا سفره پهن نیست؟
+ اجوما
= جانم دخترم؟
+ امروز ناهار رو اینجا نمیخوریم؟
= اها اره... قربان گفتن که امروز برای ناهار به رستوران میریم
+ آها باشه...
یاح یاح یاح بازم جای حساس قطع کومننمم؟!
پارت ²¹
بعد از رفتن سرکار بابام درد تمام وجودم رو فرا گرفت جکری که به زمین افتادم و از درد شدید قطرهای از چشمم به سمت زمین حرکت کرد...
با سختی خودمک به اتاقم رسوندم و توی دستشویی دوباره پد گذاشتم نمیدونستم چیکار کنم چون خیلی شدید بود و دردم هم خیلی شدید ... سعی کردم بخوابم تا بلکه زودتر از روز بگذره.. روی شکمم پد اب گرم گذاشتم و تقریبا ۳ ساعت کامللل خوابیدم..
ساعتو با چشمای تارم دیدم ساعت ۱۱ بود زندیگم کسل کنندهست دوستی ندارم و فقط توی خومه نشستم و کارم شده خوردن و خوابیدن .. تصمیم گرفتم یکم به بدنم برسم به بدنم تحرک بدم تا بتونه حرکت کنه و انرژیش رو خالی کنه..
رفتم و از توی کابینت چند تا مسکن برداشتم و خوردم برای خودم چایی درست کردم تا شده باشه یکمی از دردم رو کم کنه..بعد از خوردن رفتم و یه لباس ورزشی پوشیدم موهام رو دم اسبی از بالا بستم و یه آرایش کردم{ آرایش }: اول از همه صورتم رو شستم و آبرسان زدم و به پشت دستم ⅔ کرم پودر زدم و بعد اون رو قشنگ فید کردم و بعد رفتم برای ارایش مژه یه سایهی قهوهای و زرشکی زدم و با فر کن مژهم رو حالت دادم و بعدش زیمل زدم و خط چشم ریزی کشیدم ... کانسیلر رو برداشتم و به زیر چشمم زدم تا از این قیافهی جنای در بیام و بعد پودر فیکس زدم تا کانسیلرم دون دون نشه بعد یکمی اب به صورتم اسپری کردم تا خشک نمونه و کانتور نزدم چون به حد کافی زاویه فک دارم و نیاز نیست اونقدر امروز آرایش کنم
رژگونهی شیگلم( شیگلمش خیلی مهمههه هاا🗿 ) رو برداشتم و روی گونه هام زدم و بعد قشنگ فیدشون کردم در آخر یه تینت هم زدم و تماممم )
ات ویو
به سمت باشگاه خونمون رفتم اول از همه ۱ ساعت تردمیل سواری کردم و بعدش وزنه های ۳ کیلد گرمی رو بلند کردم...
یکمی یوگا رفتم تا از شده باشه یکمی از دردم رو فراموش کنم...
شرو کردم به حرکات کششی
۵ دقیقه شنا>>>>>
بعد از تقزیبا ۲ ساعت کامل ورزش برگشتم خونه ساعت ۱ بود .... دیگه وقت ناهاره ولی چرا سفره پهن نیست؟
+ اجوما
= جانم دخترم؟
+ امروز ناهار رو اینجا نمیخوریم؟
= اها اره... قربان گفتن که امروز برای ناهار به رستوران میریم
+ آها باشه...
یاح یاح یاح بازم جای حساس قطع کومننمم؟!
۴.۵k
۱۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.