ای بی تو دل تنگم بازیچه ی توفان ها

ای بی تو دل تنگم ، بازیچه ی توفان ها
چشمان تب آلودم ، باریکه ی باران ها
.
مجنون بیابان ها ، افسانه ی مهجوری است
لیلای من اینک من : مجنون خیابان ها
.
آویخته ی دردم ، آمیخته ی مردم
تا گم شوم از خود ، گم ، در جمع پریشان ها
***
آرام نمی یارد ، گویی غم من دارد
آن باد که می زارد ، در تنگی دالان ها
.
با این تپش جاری ، تمثیل من است آری
این بارش رگباری ، بر شیشه ی دکان ها
.
با زمزمه یی غم بار ، تکرار من است انگار ،
تنهایی فوّاره ، در خالی میدان ها
.
در بستر مسدودم ، با شعر غم آلودم
آشفته ترین رودم ، در جاری انسان ها
.
دریاب ، مرا ای دوست ، ای دست رهاننده !
تا تخته برم بیرون ، از ورطه ی توفان ها
.
#حسین_منزوی
#عاشقانه ...
دیدگاه ها (۱)

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیستطاقت بار فراق این همه ایامم ...

صدای پای تو در گوش کوچه ها جاری ستو گریه آخر این ماجرای تکر...

خدا پایان ما را مثل گل پرپر نمی خواهددرخت دوستی را تل خاکستر...

کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت ؟که تشنه مانده دلم در هوای ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط