سعی کردم بهش صدمه نزنم

سعی کردم بهش صدمه نزنم.
سعی کردم درکش کنم.
از دور نگاش میکردمو بهش اجازه زندگی آروم می دادم.
میدونی چرا؟
چون بودنش با من و حرفای دیگران اذیتش میکرد.
هیچ عاشقی دوست نداره معشوقش اذیت بشه نه؟
منم با خیالش زندگی کردم
ممکن بود گاهی جای خالیش قلبمو بلرزونهِ..
وگاهی از درد نبودنش گریه کنم.
ولی این طوری براش راحت تر بود.
اما من میدونم اون فراموشم کرده
نه بخاطر من بخاطر زندگی خودش.
ولی من تا آخرین نفسم باخیالش زندگی خواهم کرد.
دیدگاه ها (۰)

زیبایی هایِ زیادی مونده که ندیدم؛اما اون، قطعا یکی از قشنگتر...

من آنچه را باید احساس کـردیا از نگاه دوسـت باید خوانـدهرگز ن...

الان داشتم توی قسمت تماسام میگشتم که با یکی حرف بزنم.دیدم کس...

بسه.فقط میخوام حرف بزنمو خالی بشم.برای تموم لحظات زندگیم..بر...

p⁴+ جیمین.. چرا.. چرا اینجوری میکنی *اشک*_ چون.. + چون چی؟ *...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_250+بلند شید، بلند شید...

ظهور ازدواج )( فصل سوم ) پارت ۴۵۸ خودمو خندون کشیدم سمتش و ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط