زندگی روز مره

زندگی روز مره...
زندگی تکراری...
زندگی لعنتی...
خودمان را زده ایم به خریت که زندگی میکنیم...
ما حتی زندگانی هم نمی کنیم...
یک جای کارمان میلنگد...
یک چیزی سره جایش نیست...
دیگر مثل قدیم تر ها نیستیم ...
روزهایمان روز نیست...
دردهایمان درد نیست...
جنس هایمان جنس نیست...
حتی دروغ گفتنمان هم مثل قدیم نیست ...
هیچ چیز مثل قدیم تر ها به دلمان نمی چسبد ...
هر چه به جلو می رویم انگار به قبل تر بر میگردیم...
اصلا حرکتمان رو به جلو ست یا عقب؟؟
حرکت می کنیم؟؟
یک جای کار میلنگد...
دیدگاه ها (۲)

استکان شکسته چای رادر خود نگه نمی دارددرخت تبر خوردهمیوه نمی...

شبهای قدر نزدیکه شبای قدر سال گذشته تو سرنوشتمون نوشتن تو می...

سلام رفقا صبحتون بخیر

#رویای #جوانی #پارت_۴داشتم قدم میزدیم با هیونگی که دیدم همه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط