دخترکی دو سیب در دست داشت
دخترکی دو سیب در دست داشت
مادرش گفت :
یکی از سیب هاتو به من میدی ؟
دخترک یک گاز بر این سیب زد
و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید !
سیمایش داد می زد که چقدر از دخترکش ناامید شده
اما دخترک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت :
بیا مامان !
این یکی ، شیرین تره !
مادر ، خشکش زد
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود ..!
هر قدر هم که با تجربه باشید
قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید
مادرش گفت :
یکی از سیب هاتو به من میدی ؟
دخترک یک گاز بر این سیب زد
و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید !
سیمایش داد می زد که چقدر از دخترکش ناامید شده
اما دخترک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت :
بیا مامان !
این یکی ، شیرین تره !
مادر ، خشکش زد
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود ..!
هر قدر هم که با تجربه باشید
قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید
۲.۸k
۰۸ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.