تو از اول سلامت پاسخ بدرود با خود داشت
تو از اول سلامت پاسخ بدرود با خود داشت
اگرچه سحر صوتت جذبهی داوود باخود داشت
بهشتت سبزتر از وعدهی شداد بود اما
برايم برگ برگش دوزخ نمرود با خود داشت
ببخشايم اگر بستم دگر پلک تماشا را
که رقص شعلهات در پيچ و تابش دود با خود داشت
سياوشوار بيرون آمدم از امتحان گرچه
دل سودابهسانت هرچه آتش بود با خود داشت
مرا با برکهام بگذار دريا ارمغان تو
بگو جوی حقيری آرزوی رود با خود داشت
#محمدعلی_بهمنی
اگرچه سحر صوتت جذبهی داوود باخود داشت
بهشتت سبزتر از وعدهی شداد بود اما
برايم برگ برگش دوزخ نمرود با خود داشت
ببخشايم اگر بستم دگر پلک تماشا را
که رقص شعلهات در پيچ و تابش دود با خود داشت
سياوشوار بيرون آمدم از امتحان گرچه
دل سودابهسانت هرچه آتش بود با خود داشت
مرا با برکهام بگذار دريا ارمغان تو
بگو جوی حقيری آرزوی رود با خود داشت
#محمدعلی_بهمنی
۵.۲k
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.