معلم : یه دانش اموز جدید داریم اسمش کیم نامجون هست
معلم : یه دانش اموز جدید داریم اسمش کیم نامجون هست
نامجون خودتو معرفی کن
نامجون: سلام من نامجون هستم و از دیدنتون خشحالم
معلم: بیشتر از خودت بگو
نامجون: خب من از رنگ بنفش خشم میاد
و عاشق متور هستم
ات: ( بلند بلند میخنده ) شوخیت گرفته 😏
کوک: ات کوتاه بیا
نامجون: چیزی شده بچه ها؟
ات: سرت به کار خودت باشه
کوک: ات اروم
ات: کوک کد ۴۰۸ (ات و کوک یه سری کد دارن معنی این کد یعنی زنگ تفریح بیا پشت مدرسه
کوک: کد ۱۰۵ (یعنی باشه)
معلم : اگ کد هاتون تموم شد بریم سراق درس
پرش زمانی به ۵۰ دقیقه بعد
معلم: خب بچه ها میتونید برید زنگ تفریح
مبثر کلاس : بچه ها توجه احترام
همه بچه ها یک صدا: خسته نباشید
معلم: ممنونم
ات : کوک ۴۰۸
کوک: ۱۰۵
(ات میره پشت مدرسه کوک هم پشتش میره)
کوک: ات تو چته
(دستاش رو اینور و اونور ات میزاره )
ات: چیکار میکنییی
کوک: ببین من الان خیلی داغم اگ نمیخوای کاریت کنم بگو چته
ات: اینکه نمیتونی بهم دست بزنی هم بی تعثیر نیستا
کوک: میخوای ببینی میتونم یا ن (یه حالت خیلی حشری )
ات: ن اصلا
کوک: پس دهنتو باز کن بگو چته
ات: یکم ازم فاصله بگیر
کوک: بیا
ات : خب ببین اون عوضی چند سال پیش هم مدرسه ایم بود
کوک: کیم نامجون؟
ات: ن کیم سولا پس عممو میگم
کوک: فاخ خب بعدش
ات: اون قبل از اموزش کتکم زد و وقتی خیلی حشری بود سینه هام رو مکید و وقتی خواست در حالت دست بسته بهم ت.ج.ا.و.ز کنه بابام از راه رسید و نجاتم داد
کوک: چی
(یه حالت خیلی عصبی )
ات: بیا جنبه نداری
کوک: میره سمت کیم نامجون
ات: کوک وایسا
(پای ات پیچ میخوره )
ات: اییییی پامم کوک وایساا 😭
کوک: ( بلند داد میزنه ) کیم نامجوننننن
نامجون برمیگرده: هوم
(کوک یقشو میگیره و ییه لگد به سرش میزنه البته اینم بگم ک کوک تر این داستان رزنی کاره و پاش رو تا ۱۸۰ درجه میتونه بالا ببره در حالت ایستاده )
نامجون: ایی سرم
کوک: میفته روش و بهش مشت میزنه
ات: ایم صدای نامی نیست اگالان نرم کوک قاتل میشه
کوک: عوضی بمیررررر
(نامجون دهنش پر خون میشه و بیهوش میشه )
کوک: بمیرررر
ات: کوک ن ن نکن کوکککک
کوک: ات برو کنار
(ات مجبور میشه به نبض کوک ضربهه بزنه تا بیهوش شه )
ات: وای خدا رو شکر کار کرد اولین بار بود میزدمش
ناظم : اینجا چه خبره
ات: من داشتم با نامجون دعوا میکردم اما دستم خورد به کوک و اون رو بیهوش کردم اشتباهی
ناظم: ات
نامجون خودتو معرفی کن
نامجون: سلام من نامجون هستم و از دیدنتون خشحالم
معلم: بیشتر از خودت بگو
نامجون: خب من از رنگ بنفش خشم میاد
و عاشق متور هستم
ات: ( بلند بلند میخنده ) شوخیت گرفته 😏
کوک: ات کوتاه بیا
نامجون: چیزی شده بچه ها؟
ات: سرت به کار خودت باشه
کوک: ات اروم
ات: کوک کد ۴۰۸ (ات و کوک یه سری کد دارن معنی این کد یعنی زنگ تفریح بیا پشت مدرسه
کوک: کد ۱۰۵ (یعنی باشه)
معلم : اگ کد هاتون تموم شد بریم سراق درس
پرش زمانی به ۵۰ دقیقه بعد
معلم: خب بچه ها میتونید برید زنگ تفریح
مبثر کلاس : بچه ها توجه احترام
همه بچه ها یک صدا: خسته نباشید
معلم: ممنونم
ات : کوک ۴۰۸
کوک: ۱۰۵
(ات میره پشت مدرسه کوک هم پشتش میره)
کوک: ات تو چته
(دستاش رو اینور و اونور ات میزاره )
ات: چیکار میکنییی
کوک: ببین من الان خیلی داغم اگ نمیخوای کاریت کنم بگو چته
ات: اینکه نمیتونی بهم دست بزنی هم بی تعثیر نیستا
کوک: میخوای ببینی میتونم یا ن (یه حالت خیلی حشری )
ات: ن اصلا
کوک: پس دهنتو باز کن بگو چته
ات: یکم ازم فاصله بگیر
کوک: بیا
ات : خب ببین اون عوضی چند سال پیش هم مدرسه ایم بود
کوک: کیم نامجون؟
ات: ن کیم سولا پس عممو میگم
کوک: فاخ خب بعدش
ات: اون قبل از اموزش کتکم زد و وقتی خیلی حشری بود سینه هام رو مکید و وقتی خواست در حالت دست بسته بهم ت.ج.ا.و.ز کنه بابام از راه رسید و نجاتم داد
کوک: چی
(یه حالت خیلی عصبی )
ات: بیا جنبه نداری
کوک: میره سمت کیم نامجون
ات: کوک وایسا
(پای ات پیچ میخوره )
ات: اییییی پامم کوک وایساا 😭
کوک: ( بلند داد میزنه ) کیم نامجوننننن
نامجون برمیگرده: هوم
(کوک یقشو میگیره و ییه لگد به سرش میزنه البته اینم بگم ک کوک تر این داستان رزنی کاره و پاش رو تا ۱۸۰ درجه میتونه بالا ببره در حالت ایستاده )
نامجون: ایی سرم
کوک: میفته روش و بهش مشت میزنه
ات: ایم صدای نامی نیست اگالان نرم کوک قاتل میشه
کوک: عوضی بمیررررر
(نامجون دهنش پر خون میشه و بیهوش میشه )
کوک: بمیرررر
ات: کوک ن ن نکن کوکککک
کوک: ات برو کنار
(ات مجبور میشه به نبض کوک ضربهه بزنه تا بیهوش شه )
ات: وای خدا رو شکر کار کرد اولین بار بود میزدمش
ناظم : اینجا چه خبره
ات: من داشتم با نامجون دعوا میکردم اما دستم خورد به کوک و اون رو بیهوش کردم اشتباهی
ناظم: ات
۸.۸k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.