بریدهکتاب

#بریده_کتاب...



دو شبحی که هر روز صبح با شما دست به یقه می‌شوند!!!
کهن‌الگوی قهرمان هر روز ظاهر می‌شود؛ وقتی صبح از خواب بیدار می‌شویم حضور دارد.
صبح وقتی از خواب بیدار می‌شویم، دو شبحِ خرابکار نیز در کنار تخت ما هستند، و هر یک می‌خواهند ما را در آن روز به عنوان غذا بخورند. اولی، "ترس" است که به ما می‌گوید: "من بیش از حد بزرگ هستم. من بیش از حد ترسناک هستم. و تو بیش از حد کوچکی. تو نمی‌توانی کاری انجام دهی." دومی، خستگی و رخوت (یا لِتارژی) است. در ذهن داشته باشید که "لِتار"، یکی از چهار رودخانه جهان زیرین است و وقتی از آب آن بنوشید، سفر را فراموش می‌کنید. شبحِ "خستگی و رخوت" می‌گوید: "راحت باش. فردا هم روز خداست. فعلاً چیزی بخور و خوش باش. فردا دوباره می‌بینمت."
هر یک از این دو شبح می‌خواهند زندگی شما را ببلعند. بی‌توجه به این که امروز چه کاری انجام دهید، آن‌ها دوباره فردا حضور خواهند داشت، دوباره فردا سر و کله‌شان پیدا خواهد شد. ترس و خستگی «دشمن» هستند. آن‌ها در دنیای بیرون نیستند، بلکه درون ما هستند، درون اتاق خواب ما هستند، درون زندگی ما هستند.

مرداب روح | جیمز هالیس | مترجم: فریبا مقدم
دیدگاه ها (۳)

دیالوگ_فیلم_امشب..ﻭﻗــﺘﯽ ﺗــﻮ ﭼــﺸﻢ ﺁﺩﻣــﺎ ﻧـــﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨــﯽ ...

#تست_روانشناسی_امشب... به نظر شما کدام یک از گزینه های زیر ...

#ساعت_خواب_حیوانات_در_جنگل!

#ساعت_خواب_حیوانات_در_جنگل!

🌹🔘 داستان کوتاهبلدرچینی در مزرعۀ گندم لانه ساخته بود.او همیش...

وعده ما بهشت... ماجرای ملاقات علمدار روایتگری کشور، شهید روح...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط