درخواستیـــ
#درخواستیـــ
سناریو[ وقتی بخاطر بار داری مجبور شدی از یه مرد ماساژ بگیری و اونا دارن نگاه می کنن]
نامجون: حالا چرا اومدی پیش یه مرد زن نبود
جین:رفتیم خونه دیگه خودت غذا درس کن
شوگا:*فقط بد نگاهت می کنه*
جیهوپ : میدونم لازم داری پس چیزی نمی گم
جیمین: این دفه ی اخرته که میای اینجا فهمیدی
تهیونگ :دیگه نمی خواد بیای خودم ماساژت میدم
کوک:حیف که نمیشه تنبیهت کنم
نظر نمیدی باهات گهرم🥺
سناریو[ وقتی بخاطر بار داری مجبور شدی از یه مرد ماساژ بگیری و اونا دارن نگاه می کنن]
نامجون: حالا چرا اومدی پیش یه مرد زن نبود
جین:رفتیم خونه دیگه خودت غذا درس کن
شوگا:*فقط بد نگاهت می کنه*
جیهوپ : میدونم لازم داری پس چیزی نمی گم
جیمین: این دفه ی اخرته که میای اینجا فهمیدی
تهیونگ :دیگه نمی خواد بیای خودم ماساژت میدم
کوک:حیف که نمیشه تنبیهت کنم
نظر نمیدی باهات گهرم🥺
۱۱.۸k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.