من از ميان همه ی شما
من از ميان همهی شما
منتظر کسی بودم ... که نيامد
به گمانم دريا
چشمی برای گريستن نداشت
ورنه آن پرندهی بیجُفت
به جای نَمنَمِ يکی قطرهی باران
چشمْ به راهِ دو ديدهی من
از دريا نمیگريخت.
منتظر کسی بودم ... که نيامد
به گمانم دريا
چشمی برای گريستن نداشت
ورنه آن پرندهی بیجُفت
به جای نَمنَمِ يکی قطرهی باران
چشمْ به راهِ دو ديدهی من
از دريا نمیگريخت.
۹.۵k
۲۳ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.