scenario
#scenario
«وقتی رو صورتشون با رژ قلب میکشیم»
نامجون: نامی خواب بود و نفهمیده بود که تو داری با رژ روی صورتش قلب و شکلک میکشی نیم ساعت بعد از این که کلی ازش عکس گرفتی و خندیدی بیدار شد و وقتی خواست جلوی اینه دستشویی مسواک بزنه خودش و دید و جیغ زد و توی خونه دنبالت میکرد
جین: روی صورتش با رژ ۲۴ ساعته ی قرمز ستاره کشیدی و ازش عکس گرفتی ولی خوشگل شده بود بیدار شد و رفت جلوی اینه اولش ترسید اما بعدش به خودش بوس هوایی فرستاد بعد سعی کرد پاکش کنه ولی نشد بعد با جیغ اومد پایین و زد پس کلهت
یونگی: اصلا نفهمید این کار و کردی ولی وقتی بیدار شد و خودش و دید خواست انتقام بگیره و اون رژی که دوستش داشتی رو انداخت توی سطل زباله و بعدش هم شاد و شنگول اومد پیشت تا بگه چیکار کرد
هوسوک: وقتی فهمید این جوریش کردی اونم با یه رژ ۲۴ ساعته اومد و کل صورتت و قرمز کرد و رفت تو اتاق در و قفل کرد چون میدونست الان به یه زامبی تبدیل میشی و به قتل میرسونیش
جیمین: اومد پیشت با قیافه کاملا مظلوم بعد گفت: چجوری دلت اومد منه کیوت و مثله یه اجنه درست کنی؟ بعدش باهات تا دو روز قهر کرد ولی تو براش موچی درست کردی و باهات اشتی کرد
ته: اون روز خیلی مهربون تر شده بود و اصلا غر نزد ولی فردا صبحش با یونتان پرید روی دلتو از این رنگ هایی که باهاش دیوار و رنگ میکنن صورتت و رنگ کرد
کوک: باهات قهر کرد ولی تو ۲۰ تا شیرموز براش درست کردی و باهات اشتی کرد
بعدشم چون تو خوابت سنگین بود و نمیفهمیدی داره اون بیرون چی میشه اومد سایه سبز اکلیلی رو برداشت رژگونه قرمزززز و برداشت و رژتو کج روی ببات کشید و شبیه جادوگرا شدی
|^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^|
(. ❛ ᴗ ❛.)
✧ اگه میخوای از بقیه اعضا سناریو، فیک، تصور کن بخونی بیا تو پیجم قراره بترکونیم 🧃🩰🍒
별은 어두운 밤에 더 빛난다✨🌌 ~김남준🦋✨
@jin
@rkive
@agustd
@uambrellahope
@j.m
@Thv
@jk
«وقتی رو صورتشون با رژ قلب میکشیم»
نامجون: نامی خواب بود و نفهمیده بود که تو داری با رژ روی صورتش قلب و شکلک میکشی نیم ساعت بعد از این که کلی ازش عکس گرفتی و خندیدی بیدار شد و وقتی خواست جلوی اینه دستشویی مسواک بزنه خودش و دید و جیغ زد و توی خونه دنبالت میکرد
جین: روی صورتش با رژ ۲۴ ساعته ی قرمز ستاره کشیدی و ازش عکس گرفتی ولی خوشگل شده بود بیدار شد و رفت جلوی اینه اولش ترسید اما بعدش به خودش بوس هوایی فرستاد بعد سعی کرد پاکش کنه ولی نشد بعد با جیغ اومد پایین و زد پس کلهت
یونگی: اصلا نفهمید این کار و کردی ولی وقتی بیدار شد و خودش و دید خواست انتقام بگیره و اون رژی که دوستش داشتی رو انداخت توی سطل زباله و بعدش هم شاد و شنگول اومد پیشت تا بگه چیکار کرد
هوسوک: وقتی فهمید این جوریش کردی اونم با یه رژ ۲۴ ساعته اومد و کل صورتت و قرمز کرد و رفت تو اتاق در و قفل کرد چون میدونست الان به یه زامبی تبدیل میشی و به قتل میرسونیش
جیمین: اومد پیشت با قیافه کاملا مظلوم بعد گفت: چجوری دلت اومد منه کیوت و مثله یه اجنه درست کنی؟ بعدش باهات تا دو روز قهر کرد ولی تو براش موچی درست کردی و باهات اشتی کرد
ته: اون روز خیلی مهربون تر شده بود و اصلا غر نزد ولی فردا صبحش با یونتان پرید روی دلتو از این رنگ هایی که باهاش دیوار و رنگ میکنن صورتت و رنگ کرد
کوک: باهات قهر کرد ولی تو ۲۰ تا شیرموز براش درست کردی و باهات اشتی کرد
بعدشم چون تو خوابت سنگین بود و نمیفهمیدی داره اون بیرون چی میشه اومد سایه سبز اکلیلی رو برداشت رژگونه قرمزززز و برداشت و رژتو کج روی ببات کشید و شبیه جادوگرا شدی
|^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^|
(. ❛ ᴗ ❛.)
✧ اگه میخوای از بقیه اعضا سناریو، فیک، تصور کن بخونی بیا تو پیجم قراره بترکونیم 🧃🩰🍒
별은 어두운 밤에 더 빛난다✨🌌 ~김남준🦋✨
@jin
@rkive
@agustd
@uambrellahope
@j.m
@Thv
@jk
۵.۲k
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.