ویو ات
ویو ات
وقتی بیدار شدم دیدم تو تختم و پتو دورم پیچیده و زخمام پانسمان شده
کوک: حالت بهتره کوچولوی بابا
ات: تو بابای من نیستی
کوک: خفه شو(عربده و گریه) من باباتم مادر هرزت تو رو از من جدا کرد
ات: منو ببر خونه
کوک: اینجا خونته
کوک: من میرم
ات: من خودم بابا دارم
کوک: جدی(خنده) منظورت پدر ناتنیته
ات: هرچی باشه از تو بهتره
کوک میره
ویو ات
الان حدودا ۷ساعته منو ول کرده رفته
در باز میشه و کو با لباسای خونی میاد تو
ات: این چیه(جیغغغغ)
کوک: سر پدرناتنیته دختر گلم
ات سریع میره تو اتا ق و درو قفل میکنه
چظور بود؟
وقتی بیدار شدم دیدم تو تختم و پتو دورم پیچیده و زخمام پانسمان شده
کوک: حالت بهتره کوچولوی بابا
ات: تو بابای من نیستی
کوک: خفه شو(عربده و گریه) من باباتم مادر هرزت تو رو از من جدا کرد
ات: منو ببر خونه
کوک: اینجا خونته
کوک: من میرم
ات: من خودم بابا دارم
کوک: جدی(خنده) منظورت پدر ناتنیته
ات: هرچی باشه از تو بهتره
کوک میره
ویو ات
الان حدودا ۷ساعته منو ول کرده رفته
در باز میشه و کو با لباسای خونی میاد تو
ات: این چیه(جیغغغغ)
کوک: سر پدرناتنیته دختر گلم
ات سریع میره تو اتا ق و درو قفل میکنه
چظور بود؟
- ۶.۸k
- ۲۵ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط