عاقبت عشق تو انگشت نما کرد مرا....
عاقبت عشق تو انگشت نما کرد مرا....
کرده با سوته دلان همدل و همدرد مرا
به دیاری که فقط شهرت نسیان دارد
رفته بودم که به در لطف تو آورد مرا
غم هجران تو آتشکده ام کرده ولی
مژده از کوی تو بنموده کمی سرد مرا
کودکی بیش نبودم که شدم سالک ره
نرگس مست توام کرده چنین مرد مرا
نام نیک من اگر رفته چه غم دارم من
شاکرم عشق تو گر کرده کمی زرد مرا
هنری نیست که بر دین جماعت باشی
کفر زلف و شکنش کرده کمی فرد مرا
غزلم رنگ ترا دارد و توصیف تو شد
عاقبت عشق تو انگشت نما کرد مرا
کرده با سوته دلان همدل و همدرد مرا
به دیاری که فقط شهرت نسیان دارد
رفته بودم که به در لطف تو آورد مرا
غم هجران تو آتشکده ام کرده ولی
مژده از کوی تو بنموده کمی سرد مرا
کودکی بیش نبودم که شدم سالک ره
نرگس مست توام کرده چنین مرد مرا
نام نیک من اگر رفته چه غم دارم من
شاکرم عشق تو گر کرده کمی زرد مرا
هنری نیست که بر دین جماعت باشی
کفر زلف و شکنش کرده کمی فرد مرا
غزلم رنگ ترا دارد و توصیف تو شد
عاقبت عشق تو انگشت نما کرد مرا
۱.۰k
۲۷ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.