انسانی که اصیل زندگی میکند اینجایی واکنونی ست ولی نه به م

انسانی که اصیل زندگی میکند اینجایی واکنونی ست ولی نه به معنای رضادادن به اینجاواکنون بلکه به معنای نشان دادن این جاواکنون .مثالی میزنم .دماسنجی رادرنظربگیریدکه دراتاقی نصب شده است این دماسنج درهرلحظه دمای همان لحظه رانشان میدهدنه لحظه ی قبل یابعدرا ،شماهیچوقت نمیتوانیدبردماسنج عیب بگیریدکه چند دقیقه قبل 22درجه ی سانتی گرادرانشان میدادواینک 24درجه سانتی گرادرا، وشایدچند دقبقه بعدهم 26درجه سانتیگرادرانشان دهد.دماسنج میگوید من نه درقید گذشته ام ونه درقیدآینده همیشه درقید اکنونم وفقط همین وضع دمای کنونی رانشان میدهم چه این وضع باقبل وبعدتفاوتی داشته باشدچه تفاوتی نداشته باشد.معنای نشان دادن وضع فعلی البته این نیست که دماسنج ازوضع فعلی واکنون راضی وخرسنداست .دماسنج به هیچ یک ازاین اوضاع دلبستگی ندارد.
اما انسان،انسانی که معنوی نیست دریکی ازاین دوقسمت کمیتش می لنگد انسان غیرمعنوی ممکن است درقیدگذشته باشد و وضع کنونی رانشان ندهد اما انسان معنوی اینطورنیست مثل همان دماسنج است انچه را دراین لحظه ازجهان دریافت میکندبه این معنانیست که شیفته ی لحظه وماندن دراکنون است ولی به هرحال تازمانیکه وضع برهمین منوال است همچنان همان رانشان میدهد
این جایی واکنونی بودن به این معناست که من عین اینکه بیقرارم وهیچگاه نمیخواهم سکون وتوقف داشته باشم وبلکه همواره مایلم درنوعی پیشرفت وارتقا باشم ولی درهر آن ،همان لحظه ازجهان می یابم به شما انعکاس میدهم من شیفته ی نشان دادن وضع موجودهستم ولی شیفته ی ماندن دروضع موجودنیستم...

استاد #مصطفی_ملکیان