آرام جانم

آرام جانم...
در خاطرت بماند
اینجا یک نفر هر روز
با خیالت نفس می کشد...

با تصور دستانت گرم می شود
با دیدن چشمانت از پشت این عکس ها
جان می گیرد...
با فکر خنده هایت می خندد..!!

در خاطرت بماند
این جا هرشب
یک نفر قبل از خواب
خاطره هایت را به آغوش می کشد
برایت عاشقانه می نویسد

از همین دور دلش برای خنده هایت ضعف می رود

در خاطرت بماند
بعدازرفتنت دیگر شب هایش، شب نیست...!
همان ادامه ی روز است...
ولی تاریک تر
ساکت تر
و بینهایت غمگین تر...

درخاطرت بماند
اینجا یک نفر دلش همیشه جایی است که تو آنجایی
حتی از نوشتن نامت ذوق می کند
نبودن هایت بی قرارش می کند...

این را به خاطرت بسپار
اینجا یک نفر مانده
پای تمام حرف هایش
پای تمام دوستت دارم هایش
پای تمام قول هایش
پای تمام خواستنت
پای رفتنت...
پای نیامدنت...!!!!
همین...
دیدگاه ها (۱)

به تو که میرسم مکث میکنمانگار در زیبایی ات چیزی جا گذاشته ام...

گفتی که ما به درد هم نمی خوریماما هرگز نفهمیدی من تو را برا...

دزدی كه فقط دست تو جيب مردم كردن نيست يه وقتا یعنی آرامش یه ...

خسته ام و میخواهم به جایے بروم ڪه تو نباشیفقط نمے دانمڪجاے ج...

از مادر برایت بگویم، از روزی که رفتی هر روز، هر چند ساعت با ...

--دوپارتی هیونلیکس -- پارت اول – در دل شب‌های نرمهیونجین به ...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط