دلم میخواست

دلم می‌خواست؛
بین شب‌ها و روزهات،
بین دست‌ها و نفس‌هات،
بین بوس‌ها و لب‌هات؛
چنان سرگردان شوم
که نفهمم دنیا کدام طرف می‌چرخد..!

#عباس_معروفی
دیدگاه ها (۱)

‎‏دامش ندیدم ناگهان‎در وی‎گرفتار آمدم

دوستت دارمهای منهمان ستکه در باغاتِ بهارشکوفه می شوند ودر اق...

اشتباه نکن!دور و نزدیک بودنِ آدم هابه فاصله شان تا تو نیست ن...

دست بردار از سرِ دیوانگی هایِ دلمپا بکش از غصه و اندوهِ دنیا...

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شببدین سان خواب ها ر...

بمان در سینه ام ز آنجا که هم جانی و جانانینفس میگیرم از بویت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط