فیک ددی های وحشی پارت اول

ویو ات
بادل درد شدید چشمام رو باز کردم و با چهره کیوت و بامزه تهیونگ و جونگ کوک روبه رو شدم خدایا چقدر دوتا آدم میتونن کیوت باشن ولی دیشب عین چی پارم کردن.
ی ناله ی بلند کردم که تهیونگ چشماش رو باز کرد و بای لبخند بهم گفت: چیشدی بیب؟
ات: دلم درد میکنه
تهیونگ: آخی بزار الان میرم وان رو پر میکنم میبرمت حموم ات: اهوم باشه
تهیونگ رفت حموم تا وان رو پر کنه که کوک چشماش رو باز کرد. جونگ کوک:صبح بخیر کوچولو چطوری؟ ات: دلم درد میکنه. کوک: بله وقتی دیشب شیطونی میکنی مارو تحریک میکنی همین میشه. راستی ته کو؟
ات: رفت وان رو پر کنه
دیدگاه ها (۵)

فیک ددی های وحشی. پارت سوم

نکته❗فیک ددی های وحشی بابای ات بزرگ ترین شرکت طراحی لباس کره...

رمان عشق و نفرتپارت4جونگ کوک از شرکت برگشت ات: سلامجونگ کوک ...

رمان عشق و نفرت جنبه ندارید لطفاً نخونیدپارت۸ویو ات : ما رفت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط