ببینین کی اینجا گشادیو کنار گذاشته.... منننن!
سناریو اسلیترین
وقتی فکر میکنن ما بهشون خیانت کردیم و ولمون میکنن ولی میفهمن همش دروغ بوده بعد از2سال مارو پیدا میکنن
از عنوانش گریم گرفت😭😂
*درخواستی*
توضیح:توی یه کافه میبیننتون
دراکو:وقتی میبینتت اشک توی چشماش جمع میشه از خودش به شدت عصبیه که ولت کرده میره پیش پیشخدمت ها لباساشونو میپوشه میاد پیشت و با صدایی گرفته میگه«ببخشید... خانم... میتونم کمکتون کنم؟ چه چیزی میل دارین؟»تا میای جوابشو بدی سرتو برمیگردونی و با چهره دراکو مواجه میشی، میخوای قهر کنی بری ولی خب قلبت نمیزاره و با بغض میگی«ت... تو اینجا چیکار میکنی؟ »پیشت میشینه و میگه«بابت همچی متاسفم، اون احمقی که به من گفت ا/ت بهت خیانت کرده لیاقتش مرگ بود... که دچارش شد.... من واقعا معذرت میخوام... میبخشی؟ »نمیتونی به اون چشاش نه بگی پس موافقت میکنی و تا آخر عمر به خوشبختی زندگی میکنین؛ پایان😂
تام/تئو/متیو:اولش فک میکنه اشتباهی دیده ولی یکم دقت که میکنه میبینه عهههه خود معشوقشههه ذوق میکنه بعد میبینه ضایع شده همه بهش خیره شدن خودشو جمع میکنه آروم از پشت میاد و شونه هاتو میگیره و میگه«یمدت که من نبودم... تغییر کردی؟ ازدواج کردی؟ اگه کردی نباید اسم اون پسر رو بگی... چون دخلشو میارم»توهم تا صدای گرمشو شنیدی چشات گرد میشه و برمیگردی با لبخند بهت خیره شده هنوز دهنت بازه که چونتو به سمت بالا میبره*دهنت رو میبنده*و میگه«ببخشید... نباید به اونی که میگفت بهم خیانت کردی اعتماد میکردم...البته اونم به سرنوشتش رسید*اونو کشته*حالا... من از تموم وجودم متاسفم... اصلا فک نمیکردم ببینمت... خوشحالم که پیدات کردم! »و آروم چونتو نزدیک صورتش میاره و لبتو میبوسه.. بعداز مدتی با بعض میگی«نه ازدواج نکردم»اونم خوشحال میشه و تا آخر عمر به خوبیو خوشی زندگی میکنین... پایان😂
ریگولوس/لورنزو:این دوتا گل پسرم میدونستن هیچوقت بهشون خیانت نمیکنی پس سریع پسره رو از زندگی کردن حذف میکنه*میکشتش*و هیچکدوم از این اتفاقا نمیوفته نه قهر نه ول کردن... *یه ریگولوس/لورنزو مون نشه؟ 😂
راضی بودین؟ خوب بود؟ لایک و کامنت و فالو فراموش نشهه
وقتی فکر میکنن ما بهشون خیانت کردیم و ولمون میکنن ولی میفهمن همش دروغ بوده بعد از2سال مارو پیدا میکنن
از عنوانش گریم گرفت😭😂
*درخواستی*
توضیح:توی یه کافه میبیننتون
دراکو:وقتی میبینتت اشک توی چشماش جمع میشه از خودش به شدت عصبیه که ولت کرده میره پیش پیشخدمت ها لباساشونو میپوشه میاد پیشت و با صدایی گرفته میگه«ببخشید... خانم... میتونم کمکتون کنم؟ چه چیزی میل دارین؟»تا میای جوابشو بدی سرتو برمیگردونی و با چهره دراکو مواجه میشی، میخوای قهر کنی بری ولی خب قلبت نمیزاره و با بغض میگی«ت... تو اینجا چیکار میکنی؟ »پیشت میشینه و میگه«بابت همچی متاسفم، اون احمقی که به من گفت ا/ت بهت خیانت کرده لیاقتش مرگ بود... که دچارش شد.... من واقعا معذرت میخوام... میبخشی؟ »نمیتونی به اون چشاش نه بگی پس موافقت میکنی و تا آخر عمر به خوشبختی زندگی میکنین؛ پایان😂
تام/تئو/متیو:اولش فک میکنه اشتباهی دیده ولی یکم دقت که میکنه میبینه عهههه خود معشوقشههه ذوق میکنه بعد میبینه ضایع شده همه بهش خیره شدن خودشو جمع میکنه آروم از پشت میاد و شونه هاتو میگیره و میگه«یمدت که من نبودم... تغییر کردی؟ ازدواج کردی؟ اگه کردی نباید اسم اون پسر رو بگی... چون دخلشو میارم»توهم تا صدای گرمشو شنیدی چشات گرد میشه و برمیگردی با لبخند بهت خیره شده هنوز دهنت بازه که چونتو به سمت بالا میبره*دهنت رو میبنده*و میگه«ببخشید... نباید به اونی که میگفت بهم خیانت کردی اعتماد میکردم...البته اونم به سرنوشتش رسید*اونو کشته*حالا... من از تموم وجودم متاسفم... اصلا فک نمیکردم ببینمت... خوشحالم که پیدات کردم! »و آروم چونتو نزدیک صورتش میاره و لبتو میبوسه.. بعداز مدتی با بعض میگی«نه ازدواج نکردم»اونم خوشحال میشه و تا آخر عمر به خوبیو خوشی زندگی میکنین... پایان😂
ریگولوس/لورنزو:این دوتا گل پسرم میدونستن هیچوقت بهشون خیانت نمیکنی پس سریع پسره رو از زندگی کردن حذف میکنه*میکشتش*و هیچکدوم از این اتفاقا نمیوفته نه قهر نه ول کردن... *یه ریگولوس/لورنزو مون نشه؟ 😂
راضی بودین؟ خوب بود؟ لایک و کامنت و فالو فراموش نشهه
۷.۸k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.