بهم گفتند پدرت را در یک جمله توصیف کن

بهم گفتند "پدرت " را در یک جمله توصیف کن
هرچه فکر کردم نتوانستم.
نوشتن خوبی هایت جمله ای نیست
دفتر هزار برگ میخواهد.
فقط در یک جمله گفتم
" خدارا شـــــــکــر که دارمت"
دیدگاه ها (۱)

واسه یه دختر اغوش هیچ مردی ایمن تر از پدرش نیست.....چون مطمئ...

چقدر جای سوره ای به نام "پدر" خالیست...که این گونه آغاز شود:...

خاطرات نه سر دارند  و نه ته...بی هوا می ایند تا خفه ات کنند....

ﻣﻦ ﺧﻮﺑﻢ!ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽﻧﻪ ﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰ...

یه مشت کاغذ تا شده گرفت‌ جلوی صورتم و گفت انتخاب کن. یه لبخن...

رمان در میان موهای نقره ای«پارت اول»

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط