فیک
فیک
p13
مامان آت* باشه دخترم حالا هم بخواب که فردا باید بری مدرسه
آت*چشم مامان جونم شب بخیر گفتم بهش رفتم لباسم و عوض کردم رفتم روی تخت که دوباره فکر جیمین اومد توی سرم واقعا جذابیتش کور کنندست تا آلان ندیده بودم که یک پسر آنقدر جذاب باشه بعد از افکارم خوابم برد
ویو به صبح* در میزدن مامانم بود برای مدرسه بیدارم کرد رفتم گفتم
آت* صبح بخیر خانواده عزیزم
پدر*صبحت بخیر خوب خوابیدی
آت*آره خیلی خوب خوابیدم
پدر*از مامانت شنیدم که دیروز خیلی بهت خوش گذشته
آت*بله واقعا جاتون خالی بود
دست و صورتم و شستم و رفتم صبحونه خوردم و رفتم مدرسه...
p13
مامان آت* باشه دخترم حالا هم بخواب که فردا باید بری مدرسه
آت*چشم مامان جونم شب بخیر گفتم بهش رفتم لباسم و عوض کردم رفتم روی تخت که دوباره فکر جیمین اومد توی سرم واقعا جذابیتش کور کنندست تا آلان ندیده بودم که یک پسر آنقدر جذاب باشه بعد از افکارم خوابم برد
ویو به صبح* در میزدن مامانم بود برای مدرسه بیدارم کرد رفتم گفتم
آت* صبح بخیر خانواده عزیزم
پدر*صبحت بخیر خوب خوابیدی
آت*آره خیلی خوب خوابیدم
پدر*از مامانت شنیدم که دیروز خیلی بهت خوش گذشته
آت*بله واقعا جاتون خالی بود
دست و صورتم و شستم و رفتم صبحونه خوردم و رفتم مدرسه...
- ۲.۰k
- ۰۱ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط