فات میرد مرا حرمت آوشن

🍒🌱كفايت می‌كرد مرا حرمت آويشن
مرا مهتاب
مرا لبخند
و آويشن، حرمت چشمان تو بود.
نبود؟
پس دل گره زدم به ضريح انديشه‌ای
كه آويشن را می‌سرود

آری گلم!
دلم!
حرمت نگه دار
كه اين اشک‌ها
خون‌بهای عمر رفته‌ی من است
سرگذشت كسی كه هيچ‌كس نبود
و هميشه گريه می‌كرد
بی‌مجال انديشه به بغض‌های خود...

تا کی مرا گريه كند؟
تا كِی؟
و به كدام مرام بميرد؟🍒🌱

#حسین_پناهی
دیدگاه ها (۰)

🌱🍒از من خیلی راهه تا تو. خیلی. یه شب که از آسایشگاه زده بودی...

🍒🌱گفتم ببین بودنت بدجور به مزاج ما خوش اومدهنکنه یه وقت فکر ...

🌱🍒غم و درد و پریشونی از این عشق..که میدونم جدایی در کمینــــ...

🍒🌱عشق آدم را به جاهای ناشناخته می‌برد؛به ایستگاه‌های متروکبه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط