خبرت هست

خبرت هست ؟
که از خویش خبر نیست مرا

گذری کن
که زِ غم راه گذر نیست مرا ...

#دهلوی
دیدگاه ها (۱)

میاد ... ؟

لیلی توندیدی که چه بامن کردندمردم چه بلاها به سَرم آوردندمن ...

این تنِ خسته ز جان تا به لبش راهی نیست(((:

همیشه می‌ترسیدم کسانی را که دوست دارم یک روزی از دست بدهماما...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

...از قوت مستیم ز هستیم خبر نیستمستم ز می عشق و چو من، مست د...

🌤  .         به من بتاب!           که سنگِ سردِ درّه‌ام     ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط