این طور بارم آورده بودند که بترسم. از همه چیز. از بزرگتر
این طور بارم آورده بودند که بترسم. از همه چیز. از بزرگتر که مبادا بهش بربخورد،از کوچکتر که مبادا دلش بشکند، از دوست که مبادا برنجد و تنهایم بگذارد، از دشمن که مبادا برآشوبد و به سراغم بیاید.
همش نصیحت بود، همش نهی. هیچ کس هم نگفت چه کار باید کرد . یکی هم که از دستش در رفت گفت:
«ای که دستت می رسد کاری بکن ☆ پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار » و بالاخره نگفت چه کار!
این طور بود که هیچ چیزی یاد نگرفتم، از جمله مقاومت کردن را ...
📕 همنوایی شبانهی ارکستر چوبها
#رضا_قاسمی
همش نصیحت بود، همش نهی. هیچ کس هم نگفت چه کار باید کرد . یکی هم که از دستش در رفت گفت:
«ای که دستت می رسد کاری بکن ☆ پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار » و بالاخره نگفت چه کار!
این طور بود که هیچ چیزی یاد نگرفتم، از جمله مقاومت کردن را ...
📕 همنوایی شبانهی ارکستر چوبها
#رضا_قاسمی
۱.۶k
۱۶ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.