و آن زمانی که ابرها از نو میبارند

و آن زمانی که ابرها از نو میبارند،
دشت ها از نو میرویند
آن زمان که دوست داری بنده خوب خدا باشی،
زمین برایت سفره میچیند،
نهرها به رود مبدل میشوند،
رودها به دریا میرسند،
آن زمانی که ناله باران
قهقه ی آبشاران میشود،
و آن زمان که خیس از ترانه ام،
خیس از نظاره ام
دوست ترت خواهم داشت،
دوست تر از باران
دوست تر از دریا،
دوست تر از بیرون زدن آب از دل گلشنها...
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۱)

من همون جزیره بودم خاکی و صمیمی و گرم واسه عشق بازی موجها قا...

جلوه بخت تو ❤ دل می‌برد از شاه و گداچشم بد دور که هم جانی و ...

رفت در ظلمت غم آن شب و شب‌های دگر همنگرفتی دگر از عاشق آزرده...

اهل هیچ کجا نیستمعاشقموتنهااهل به تو فکر کردنماهل دوست داشتن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط