اینجا هستی پس چرا نمیتونم دستت رو بگیرم

اینجا هستی پس چرا نمیتونم دستت رو بگیرم

بند دلم را
به بند کفش هایت گره زده بودم
که هر جاـرفتی
دلم را با خود ببری
غافل از اینکه
تو پا برهنه می روی
و بی خبرـ…
دیدگاه ها (۱۲)

🍁 🍂 🍁 پندواندرزدل نده ، نامه نده ، شعر نخوان ، لیلی جاندیگر...

خوشبختی را نمی توان وام گرفت ..خوشبختی را نمی توان برای لحظه...

انسانیت در چیستتواضع در وقت رفعت!عفو هنگام قدرت!سخاوت هنگام...

هنوز حرف پیرمرد عصابدستی را یادم نرفته که گفت:مثل عصا باشهزا...

‍ ‍‌بگیر آنقدر محکم در بغل دلبسته ی خود راکه در بر دارد انگا...

میخوام کاسه شعر بگم، کاسه شعربراتون سوال شده که چرا همش اپدی...

رمان بغلی من پارت ۱۰۱و۱۰۲و۱۰۳ارسلان: دیانا دیانا: بله جایی و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط