آری... آذین ببندید شهرها را و هلهله کنید که دیوها بیرون ش
آری... آذین ببندید شهرها را و هلهله کنید که دیوها بیرون شدند و فرشته می آید...
بازهم بهمن شد و حس و حال انقلابی اش و باز هم یادی از خاطرات شاه و تاریخ خاک خورده ی حماسه ساز ...
حماسه؟ آری حماسه ای که مردم رقم زدند اما ،
اما میپرسی مردم من چه کردند؟
بگذار اینبار من تاریخ واقعی را بازگو کنم ...
مردم من مردمانی هستند که هشت سال تحمیل وار جنگ را به دوش کشیده و خم به ابرو نیاوردند ... نه فقط مردان ، بلکه زنان و کودکان هم مردانه پایاپای مردانی که یادآور رشادت های خوزستان است جنگیدند تا تو حق زندگی داشته و نفس بکشی ... اما خود دیگر نایی برای نفس کشیدن ندارند ...
بو کن ،بوی گل سوسن و یاسمن نیست ، بوی خاکی است که مردم را ذره ذره و تدریجی میکشد...
نفت و گاز و فولاد و کارون برای خودت ، این مردم نفس هم نکشند؟انصافت کجاست؟
مگر فرشته تان نگفت اول به خوزستان رسیدگی کنید که دینش را به اسلام ادا کرد؟ بعد از 36سال هنوز وقت نکردید؟
این مردم در خرابه های به یادگار مانده از جنگ با قناعت نون را در خون میزنند اما تو فقط نفت را میبینی؟
نقشه را بنگر...آن گوشه ها جایی که کاملا خاک گرفته مردمانی دارند جان میدهند ...
هموطن صدای مرا نمیشنوی هیچ ، صدای سرفه ی کودکانم را چی؟ زود است به دام سرطان بیفتند ،
ممد نیستی که ببینی شهر سالهاست که آزاد شده اما مردمش دیگر نفسی برای جشن آزادی ندارند ، کاش بودی تا باور کنی داستان دوهزارساله ی زنده بگور کردن دختران داستان نیست هرچند دیگر جنسیت مهم نیست وقتی مردمانی در کنج نقشه زنده بگور میشوند ...
اگر نفت خوزستان سهم تمام ایران است، گرد و خاک کشنده ی خوزستان نیز مشکل و مسئله ی تمام ایرانی هاست...
از همه کاربران و دوستانم خواهش میکنم، به ویژه از اون عزیزانی که در خوزستان زندگی نمیکنند، فضای شبکه های اجتماعی رو پر کنید از دغدغه ی سلامتی هموطنان خوزستانی مون.
سکوت نکنیم که سکوت ما برای خوزستانی ها کشنده است.
پدران ما به اندازه کافی از نفاق قومیتی ضربه خوردند و نسل ما دیگه فرصت آزمون و خطا نداره!...
مردمی که هشت سال با جان و مال و ناموسشان برای ایران جنگیدند و ایستادگی کردند این روز ها چنان خاکی برسرشان نشسته که گویی دیگر کسی روی نقشه ایران آنها را نمی بیند...
هم وطن اگر نمیبینی مرا
صدای سرفه های کودکم را بشنو...
kurd man
شب همگی خوش
بازهم بهمن شد و حس و حال انقلابی اش و باز هم یادی از خاطرات شاه و تاریخ خاک خورده ی حماسه ساز ...
حماسه؟ آری حماسه ای که مردم رقم زدند اما ،
اما میپرسی مردم من چه کردند؟
بگذار اینبار من تاریخ واقعی را بازگو کنم ...
مردم من مردمانی هستند که هشت سال تحمیل وار جنگ را به دوش کشیده و خم به ابرو نیاوردند ... نه فقط مردان ، بلکه زنان و کودکان هم مردانه پایاپای مردانی که یادآور رشادت های خوزستان است جنگیدند تا تو حق زندگی داشته و نفس بکشی ... اما خود دیگر نایی برای نفس کشیدن ندارند ...
بو کن ،بوی گل سوسن و یاسمن نیست ، بوی خاکی است که مردم را ذره ذره و تدریجی میکشد...
نفت و گاز و فولاد و کارون برای خودت ، این مردم نفس هم نکشند؟انصافت کجاست؟
مگر فرشته تان نگفت اول به خوزستان رسیدگی کنید که دینش را به اسلام ادا کرد؟ بعد از 36سال هنوز وقت نکردید؟
این مردم در خرابه های به یادگار مانده از جنگ با قناعت نون را در خون میزنند اما تو فقط نفت را میبینی؟
نقشه را بنگر...آن گوشه ها جایی که کاملا خاک گرفته مردمانی دارند جان میدهند ...
هموطن صدای مرا نمیشنوی هیچ ، صدای سرفه ی کودکانم را چی؟ زود است به دام سرطان بیفتند ،
ممد نیستی که ببینی شهر سالهاست که آزاد شده اما مردمش دیگر نفسی برای جشن آزادی ندارند ، کاش بودی تا باور کنی داستان دوهزارساله ی زنده بگور کردن دختران داستان نیست هرچند دیگر جنسیت مهم نیست وقتی مردمانی در کنج نقشه زنده بگور میشوند ...
اگر نفت خوزستان سهم تمام ایران است، گرد و خاک کشنده ی خوزستان نیز مشکل و مسئله ی تمام ایرانی هاست...
از همه کاربران و دوستانم خواهش میکنم، به ویژه از اون عزیزانی که در خوزستان زندگی نمیکنند، فضای شبکه های اجتماعی رو پر کنید از دغدغه ی سلامتی هموطنان خوزستانی مون.
سکوت نکنیم که سکوت ما برای خوزستانی ها کشنده است.
پدران ما به اندازه کافی از نفاق قومیتی ضربه خوردند و نسل ما دیگه فرصت آزمون و خطا نداره!...
مردمی که هشت سال با جان و مال و ناموسشان برای ایران جنگیدند و ایستادگی کردند این روز ها چنان خاکی برسرشان نشسته که گویی دیگر کسی روی نقشه ایران آنها را نمی بیند...
هم وطن اگر نمیبینی مرا
صدای سرفه های کودکم را بشنو...
kurd man
شب همگی خوش
۵.۰k
۲۰ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.