بچگی هایم دوست داشتم خلبان بشوم

بچگی هایم دوست داشتم خلبان بشوم
بزرگتر که شدیدم فهمیدم مهندس بودن خیلی کلاس دارد
اینکه کت و شلوار بپوشی با کیف چرم و عینک آفتابی بزنی
و همه مهندس صدایت کنند،
دوران دبیرستان دیدم اصلا به ریاضی علاقه ای ندارم
و رشته ی تجربی را انتخاب کردم که پزشک شوم
میدانی پزشک بودن حال خودش را داشت
و می توانستی درآمد زیادی داشته باشی
کنکور رتبه ام خوب نشد
و به رشته ای که علاقه نداشتم رفتم دانشگاه هم که تمام شد
رشته تحصیلی ام را ادامه ندادم
و تمام سرمایه ام را صرف ساختن کافه کردم
الان یک کافه دار موفق ام
اما دوست داشتن هم همین است
زیاد درگیرش نشو
یک روز به خودت میایی میبینی
کسی را که اصلا شبیه خواسته هایت نیست
دیونه وار دوست داری...

#وحید_قرقانی
دیدگاه ها (۵)

خوب میکنی حالم را...خوب مثلِ نشستن زیرِ کرسیِ مادربزرگ ، بوی...

معمولی بودن!معمولی بودن در زندگی، میتواند سخت ترین وضعیت ممک...

پاییزیک دختر ناشی بیشتر نیستکه نمی داند چطور باید عاشق باشد....

آدم هایی که آخرین سانس به سینما می روند نمیتوانند آدم های مع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط