خوب میکنی حالم را

خوب میکنی حالم را...
خوب مثلِ نشستن زیرِ کرسیِ مادربزرگ ، بوییدنِ بهارنارنج و راه رفتن روی برف ؛
وابسته ات شده ام...
مثلِ وابستگیِ چای به قند ، ستاره به آسمان و ریشه به خاک ؛
بی اختیار دوستت دارم...
مثلِ مُسری بودنِ خمیازه ، هوسِ بستنی در تابستان و چُرت زدن با صدای لالایی ؛
دلتنگت شده ام...
مثلِ دلتنگیِ روز به شب ، قله به کوهپایه و بهار به زمستان ؛
در قلبم میمانی...
مثل ماندگاریِ روشناییِ خورشید ، سیاهیِ شب و آرامشِ آغوش ؛
تو را به طراوتِ برگ های سبزِ بهاری ،
به ملایمتِ وزش باد هایش ،
دوست دارم...!

#نیلی_ق
دیدگاه ها (۷)

معمولی بودن!معمولی بودن در زندگی، میتواند سخت ترین وضعیت ممک...

چهارده سالم بود که داداشم ازدواج کرد خانومش با بقیه فرق می ک...

بچگی هایم دوست داشتم خلبان بشومبزرگتر که شدیدم فهمیدم مهندس ...

پاییزیک دختر ناشی بیشتر نیستکه نمی داند چطور باید عاشق باشد....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط