سرگذشت🌱

☘️ هیچوقت کسی رو بی دلیل آزار ندیم☘️

✳️مثل همیشه در کلاس رو باز کرد...
چادرشو تا کرد و گذاشت روی میز،چندتار از موهای سفیدش از گوشه مقنعه بیرون زده بود
نگاهی به دانش آموزا انداخت و روی یکی خیره موند،صدا زد: دریا..
_ بله خانوم
+بیا پای تخته دفترهاتم بیار
_چشم
با استرس دفترهاشو برداشت و پای تخته رفت
چندماهی بود که قهر کرده بود،مدرسه میومد ولی سرکلاس حاضر نمیشد...دست آخر وقتی به کلاس اومد،تلافی چند ماه درس ندادن رو درآورد و گفته بود از روی کتاب علوم،فارسی،ریاضی چهل صفحه اول رو دوبار بنویسید
دفترها پیش رویش بود
+دفترهات ناقصه
دریاسرشو پایین انداخت
+ازکلاسم اخراجی برو بیرون
نگاه دریا مغرورتر از این حرفها بود که التماس معلمی رو کنه که چندماه قهر کرده بود و حالا هم درگیر بیماری تک دخترش بود...نه اصلا التماس از همچین معلمی اشتباهه...ازکلاس بیرون رفت...معلم بار اولش نبود با دریا لج افتاده بود...حتی وقتی دریا بیمار بود با خط کش توی سر دریا زده بود

✳️دوسال بعد،دختر همون معلم به رحمت خدا رفت ولی دریا هیچوقت معلم رو نبخشید...تاوان بیماری دختر معلم هیچوقت تنبیه دریا نبود✳️
Miss A.H
دیدگاه ها (۲)

دلنوشته ❤️

خاطره🌱

مراسم عقد😍💃🏼😍خوشبخت بشین الهی😍

تولدت مبارک گلم❤️

برادرای هایتانی پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط