ای دنیا

گریزی می‌زنم به خیال
تا فراموش کنم ضربه‌های سخت و کاریِ روزگار را...
گریزی می‌زنم تا رویاها پناه من باشند، که پناه می‌برم به خیال از شر خاطرات کوبنده و واقعیت‌های آزاردهنده.
پناه می‌برم به خیال از شر هرآنچه که نه امکان کنترل آن را دارم و نه یارای تحملش را.
گریز می‌زنم به جهانی که نیست، از شر جهانی که هست، اما آنگونه که باید نیست.
گریز می‌زنم به سلول به سلول سیارات ناشناخته و اتم به اتم از هم گسسته می‌شوم در فضای بی‌کران آرامش.
که رها و آرام و بدون فکر، با بال‌های خیالم پرواز می‌کنم و خودم را تا امن‌ترین جزیره و دنج‌ترین سرزمین می‌رسانم.
و پناه می‌گیرم زیر آسمانی که نیست،
در سرزمینی که نیست
در جهانی که نیست...
و تنفس می‌کنم هوای آزادی را
من حالم خوب است
من می‌خندم
من آرامم
خوبم و می‌خندم و آرامم به بال‌های خیال...
دیدگاه ها (۶۰)

تولدت مبارک بهترین

قدیما یادش بخیر

سال نو مبارک

روز پدر بر پدران سرزمینم مبارک

می رقصم در دل آوار،می خندم در دل سختی این از خوشحالی نیست؛بل...

عشق غیر منتظره پارت14 ( خودم قاطی کردم)

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط