با خنده ی خود صفای دلها می شد
با خنده ی خود صفای دلها می شد
آرامش ِ خاندانِ طاها می شد
حنانه ترین دختر این کاشانه
در کودکی اش مادر ِبابا می شد
در جمع برادران خود تا میرفت
لیلیِ دل عترت لیلا می شد
با لهجه ی شیرین خودش تا میگفت
بابا بابا بابا غوغا می شد
در پیش نگاه عمه و بابایش
هر لحظه شبیه تر به زهرا می شد
پایش روی خاک قبل از آنکه برسد
زیر قدمش بال ملک وا می شد
مأمور نبود ورنه اگر میفرمود
تا کوفه تمام دشت دریا می شد
صد حیف نشد بماند و رشد کند
میماند اگر ، زینب کبری می شد
آرامش ِ خاندانِ طاها می شد
حنانه ترین دختر این کاشانه
در کودکی اش مادر ِبابا می شد
در جمع برادران خود تا میرفت
لیلیِ دل عترت لیلا می شد
با لهجه ی شیرین خودش تا میگفت
بابا بابا بابا غوغا می شد
در پیش نگاه عمه و بابایش
هر لحظه شبیه تر به زهرا می شد
پایش روی خاک قبل از آنکه برسد
زیر قدمش بال ملک وا می شد
مأمور نبود ورنه اگر میفرمود
تا کوفه تمام دشت دریا می شد
صد حیف نشد بماند و رشد کند
میماند اگر ، زینب کبری می شد
- ۱.۱k
- ۲۵ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط